است كه همان گونه كه آشاميدن سمّ موجب
نابودى است، فرو رفتن در لذّات دنيا نيز باعث هلاكت در آخرت است.
امام (ع) به بيانات خود در باره بر حذر داشتن مردم از شيفتگى و
دلبستگى به لذّتهاى دنيا ادامه داده و به آنها هشدار مىدهد كه به منزلگاه
گذشتگان، و گورهاى آنان بنگرند، آنهايى كه از عمرهاى درازتر و نيروى بيشتر
برخوردار بودند، و با همه محبّت زياد و پرستشى كه نسبت به دنيا داشتند، چگونه دنيا
احوال آنها را دگرگون، و به فرجامى بد گرفتار ساخت. استفهام امام (ع) از اين كه
آيا شادى و سرور آنها دوام يافت؟ و روزگار با آنها به نيكى رفتار كرد، بر سبيل
انكار است، چنان كه پس از آن تصريح مىفرمايد كه: بل ارهقتهم بالفوادح [1] يعنى: بلكه آنها را گرانبار ساخت،
واژههاى إرهاق (فرو پوشانيدن) و تضعضع (خوارى) و تعفير (بينى را به خاك رسانيدن)
و وطىء (لگدمال كردن) و همچنين جمله إعانة ريب المنون عليهم (كمك گردش روزگار در
ضدّيت با آنان) را براى دنيا و لذّات آن استعاره آورده است. امام (ع) افعال زندهها
را به دنيا نسبت داده چون دنيا شباهت به زنى دارد كه خود را آرايش كرده و براى دست
يافتن به مردان و ربودن اموال آنان و مانند اينها، آنان را فريب مىدهد.
(22971- 22806)
11- امام (ع) پس از آن كه از بدگويى دنيا و بر شمردن زشتيهاى آن،
و بر حذر داشتن مردم از دلبستگى به آن، فراغت يافته، با سرزنش از
شنوندگان خود پرسيده است، چگونه اين دنيا را با همه اين زشتيها و بديها برگزيده، و
به آن اطمينان كردهايد و بر آن حرص مىورزيد؟ سپس دوباره بطور فشرده، به نكوهش آن
پرداخته و فرموده است: دنيا براى كسى كه به آن بد گمان نيست بد خانهاى است، يعنى:
دنيا براى شخصى كه با آن عقد دوستى و همدمى بندد و آن را هدف و مقصود اصلى خود
قرار دهد، و به آن اعتماد كند، دوستى زشت و خانهاى
[1] در برخى نسخ به جاى فوادح «قوادح» آمده است كه به معناى
كرمهايى است كه در درخت يا دندان پيدا مىشود. (مترجم)