ريسمان بدنبال خود مىكشد. و باز مرگ اسباب
دوستى و رفاقت را قطع مىكند.
امام (ع) لفظ «مرائر» را براى اسباب علاقه و وابستگى استعاره آورده
است، زيرا ميان زمان فرا رسيدن اجل و قطع شدن اسباب دوستى، ارتباط بر قرار بوده و
وحدت زمانى دارند. فرا رسيدن مرگ موجب گسسته شدن علائق دوستى و برادريها و
ارتباطات ميان مردم مىشود، روشن است كه مرگ تمام اين علايق را قطع كرده و از ميان
مىبرد.
فايده دهم، امام (ع) تقسيم روزى و اندازهگيرى آن را به كم و زياد،
تنگنا و فراخنا، از جهت امتحان براى شكرگزارى ثروتمندان و شكيبائى فقراء و مستمندان
قرار داده است. و ما در شرح اين گفتار حضرت كه فرموده است: ألا انّ الدّنيا دار لا
يسلم منها الّا فيها، به بيان اين موضوع اشاره كردهايم كه منظور از ابتلاى انسان
رفتارى است كه خداوند متعال با بندگان خود از جهت آزمودن و امتحان كردن دارد، يعنى
مطابق نتيجه امتحان حق تعالى با انسان رفتار مىكند، زيرا حق سبحانه و تعالى بر
امور پوشيده و نهان واقف است، پس آزمودن حقيقى براى كشف حقيقت در باره خداوند صدق
نمىكند. امّا آنچه در اينجا مىخواهيم بر توضيح گذشته خود اضافه كنيم اين است:
كه اگر بندهاى در خاطر و باطن خود اين ذهنيّت را داشته باشد كه آنچه
خداوند از نعمت و يا محروميّت نصيبش مىگرداند، آزمايشى بر شكرگزارى و يا شكيبائى
است. و در نتيجه شكرگزار شود و يا صبر پيشه كند از جهت اين شكرگزارى و يا شكيبائى
ملكات فاضلهاى برايش حاصل مىگردد، كه شايسته زيادى كمال و تمامى نعمت مىشود،
چنان كه حق تعالى خود فرموده است: لَئِنْ شَكَرْتُمْ
لَأَزِيدَنَّكُمْ[1] و باز فرموده است:
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ
[1] سوره ابراهيم (14) آيه (7): اگر شكر كنيد نعمت شما را افزون
مىكنم.