روزى هفتاد مرتبه از خداوند طلب آمرزش
مىكنم. آنچه از آن استغفار مىكنند نيست مگر مشغول شدن فكرشان به امور دنيايى و
آبادى آن، سرگرمى به امور دنيا، انسان را از خلوت كردن با خدا و كسب انوار
قدسيّهاش باز مىدارد.
فايده ششم: قوله عليه السلام: و ليقيم الحجّة به على عباده ... منظور
از كسانى كه آدم (ع) حجّت بر آنها قرار گرفت، يا اولاد و فرزندان حضرت آدم بودند،
كه در زمان آدم (ع) زندگى مىكردند، چه روايت شده است كه داراى چهل فرزند شد آن
گاه از دنيا رفت؛ و يا كسانى هستند كه پس از وفات حضرت آدم شريعت و سنّت آن
بزرگوار به آنها ابلاغ شد. زيرا خداوند متعال احكامى از قبيل، حرمت مردار، خون و
گوشت خوك را بر آدم نازل كرده بود كه (اين دستورات) با حروف معجم و در بيست و يك
ورق تنظيم شده بود و اين اولين كتاب دنياست. تمام زبانها را خداوند بر مبناى اين
حروف بجريان انداخته است.
فايده هفتم: قوله عليه السلام: و لم يخلهم بعد ان قبضه ممّا يؤكد
عليهم حجة ربوبيّته يعنى حجّت پروردگارى او بر عليه منكرين در چگونگى آفرينش آدم
اقامه شده است و آنچه بتوان بر صفت پروردگار در رابطه با خلقت آدم استدلال كرد.
چنان كه حق تعالى در اين باره مىفرمايد: سَنُرِيهِمْ
آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ
الْحَقُ[1].
در اين موضوع آيات ديگرى نيز در قرآن آمده است. بعثت انبيا تأكيد
كننده همان دلائلى است كه افراد غافل را بدان تذكّر دهند، و بشر را بر وجود چنان
دلايل روشن حق نمائى آگاه سازند، و به وسيله كتابهاى آسمانى و سنّتهاى شرعى كه از
نزد حق تعالى نزول يافته است رابطه عرفانى ميان خلق و خالق برقرار كنند.
قوله عليه السلام: بلغ المقطع عذره و نذره؛ پيامبر اسلام (ص) حجت خدا
[1] سوره فصلت (41) آيه (53): بزودى نشانههاى وجودى خود را در
آفاق و انفس انسانها نشان خواهيم داد تا مبرهن شود كه خداوند حق مطلق است ....