چنين كسى دوست خداست، و از غير خدا، هر كه و
هر چه باشد دورى جسته، و شيطانش را مغلوب و ابليس را نااميد ساخته است.
با توضيحى كه در باره جهاد در راه خدا داده شد كه داراى دو ويژگى
عمده پيكار با شيطان و خالص شدن براى خداست، جاى يك اشكال در مطلب باقى مىماند، و
آن اين كه: منظور از انجام امور عبادى، جهاد با شيطان و خالص شدن براى خدا خوانده
شد، اما جهاد هم به همين دو صفت متصف شد كه موجب مبارزه با شيطان و خالص شدن براى
خدا مىشود به اين ترتيب مزيّت و برتريى براى ديگر امور عبادى نسبت به جهاد باقى
نمىماند. بنا بر اين معناى سخن صحابه رسول خدا (ص) كه از پيكار سخت مشركين برگشته
بودند، و حضرت به آنها فرمود: «ما از جهاد كوچك بازگشتهايم و به سوى جهاد اكبر
مىرويم»! چيست؟
در پاسخ اين اشكال، احتمال دو معنى را مىتوان، داد به عبارت ديگر
اين اشكال مفروض را به دو طريق زير جواب مىدهيم:
1- تمام فايده ذاتى جنگ با مشركين، جهاد با نفس نيست، بلكه از نتايج
بزرگ پيكار با دشمن آشكار، پيروزى بر دشمن كافر، گرايش مردم به دين حق و بسامان
كردن كارشان، بر مبناى ديانت است. براى همين است كه افراد متمايل به اسلام
مىتوانند، مسلمانان را در جهاد يارى دهند، هر چند هنوز كافر باشند.
بر خلاف ديگر امور عبادى، كه، اهدافشان، جز پيكار با نفس نيست، بى شك
پيكار بزرگ به دو اعتبار زير همين است و بس.
الف: اعتبار نخست اين كه، زيان و ضرر، در دشمن فرق مىكند، ضرر دشمن
آشكار (كفّار) زيان دنيايى و ناپايدار است، امّا زيان شيطان نفس، اخروى و پاينده
است. بديهى است آن كه زيانش بزرگتر باشد، پيكار با او بزرگتر و مهمتر است.