خورشيد و ماه را، در مسير و درجاتشان روان ساخت و براى هر يك اندازه
و حدّى معيّنى فرمود، تا شب و روز بوسيله آن دو تميز داده شود، و از اندازه و
سيرشان حساب سال و ماه معلوم گردد. پس در فضاى آسمان فلك را معلّق نگاهداشت و به
وسيله ستارگانى كه همچون درّ سفيد درخشان و مانند چراغ در شب فروزان و به سبب
دورى، بعضا از ما نهان هستند، آسمان را زينت بخشيد.
و با شهاب ثاقب، شياطينى كه استراق سمع داشته باشند، از آسمان دور
ساخت.
آسمان را مسخّر فرمان خود كرد، و در آن ثوابت و سيّارات را بحركت در
آورده، مسير حركت پايين و بالا رفتن، و يا سعد و نحس بودنشان را تعيين كرد.»
[شرح]
(16284- 16281) بخش چهارم اين خطبه مشتمل بر چگونگى آفرينش و خلقت
آسمانهاست.
(16294- 16285)
قوله عليه السلام: و نظم بلا تعليق الى قوله انفراجها
اقتضاى ظاهر اين جمله اين است كه آسمانها داراى شكافهاى وسيع و
قسمتهاى مختلفى بودهاند. معناى كلام امام (ع) مطابق نظريّه متكلّمين روشن است،
چون بعقيده متكلمين اجسام از اجزاى لا يتجزّا تركيب يافتهاند، و پيش از تركيب
داراى شكاف و شقوق بودهاند.
امّا نظر غير متكلّمين در معناى اين جمله امام (ع) يكى از دو احتمال
زير است:
1- چون آسمانها از اجزا تركيب يافتهاند، و ميان اجزاى هر مركّبى
مباينت و جدايى است چه تركيب و تأليف كنندهاى باشد يا خير، امام (ع) لفظ «رهوات و
فرج» را به لحاظ جدايى و مباينت ميان اجزاى آسمان استعاره آورده است. با قطع نظر
از اين كه تركيب كننده خداست يا جز او. بنا بر اين مقصود از نظم بخشيدن به شكافهاى
وسيع آسمان، افاضه صورت به قسمتهاى مختلف آن است، بحدّى كه نظم و تركيبش كامل
گرديده و قسمتهاى مختلف آسمان بهم پيوسته شده است.
2- احتمال دوّم اين است كه امام (ع) با كلمه «فرج» به جدايى و
مباينتى كه ميان طبقات آسمان وجود دارد اشاره كرده باشد، و مقصود از نظم «رهوات