و ملاحمة صدوع» آسمانها چسبيدگى و مماس بودن
آنها بر يكديگر و عدم خلأ در ميان آنها باشد. (در احتمال ارتباط يافتن اجزا با
يكديگر، و در احتمال دوم، پيوسته شدن طبقات آسمان با هم فرض شده است).
امام (ع) با كلمه «بلا تعليق» به كمال قدرت خداوند تعالى توجّه داده
است.
قضاوت اوهام اين است كه آسمان، همچون سنگى كه در هوا معلق بماند، در
خلأ متوقّف گرديده. و اين موجب حيرت و شگفتى عقول شده است. امام (ع) با كلمه «بلا
تعليق» آنها را بر شگفتى و بزرگ شمردن اين امر تحريك كرده است.
(16300- 16295)
قوله عليه السلام: و وشّج بينها و بين ازواجها:
مقصود امام (ع) از «ازواج» نفوس فرشتگان آسمانى است كه نزديك و قرين
يكديگرند. و به هر قرينى زوج گفته مىشود. يعنى ميان نفوس آسمانى ارتباط بر قرار
كرد، بدين سان كه هر جرم آسمانى آن چيزى را پذيرفت كه ديگر جرم آن را پذيرا نبود.
(16310- 16301)
قوله عليه السلام: و ذلّل للها بطين بأمره الى قوله انفراجها:
در باره اين حقيقت پيش از اين اشارهاى شد، كه فرشتگان مانند ديگر
حيوانات جسمانى نيستند. بنا بر اين بالا و پايين رفتن آنها مانند بالا و پايين
رفتن افراد محسوس نيست، و گر نه حق تعالى جلّ قدسه- كه از تصور گمان كنندگان فراتر
است- لزوما در سمتى قرار مىگرفت، تا صعود بسوى او انجام پذيرد، و فرود از نزد او
تحقّق يابد. بنا بر اين لفظ «نزول» كه بر جهت محسوس فرودين اطلاق مىشود استعاره
آورده شده است براى نزول عقلانى: بدين معنى كه، بخششهاى ارزشمند، از آسمان جود خداوندى،
بر سرزمينهاى قابل فيض فرود مىآيد. با توجّه به اين معنى فرود آمدن فرشتگان عبارت
خواهد بود از: رساندن فيض به موجوداتى كه از نظر مقام پايينتر از فرشتهاند و
فرشتگان واسطه ميان موجودات و آفريدگار مىباشند. بنا بر اين، منظور از فرشتگان،
فرستادگانى هستند كه مأمور رساندن وحىاند و يا مأموريّت ديگرى دارند. و مقصود از
فرشتگان بالا رونده، فرشتگانى