(برهانى كه فوقا آورده شد از كلام امام (ع)
استفاده شد) امّا برهان عقلى مثل و مانند را براى خداوند جايز نمىداند، يعنى هيچ
چيز را مشابه و معادل خداوند نمىداند، تا نوبت به تشبيه برسد، و سخن ما در اعتقاد
تشبيه كنندگان است و لذا با برهان عقلى اين اعتقاد مردود است. در آيه كريمه با
بيان اين كه، پيروان تشبيه كنندگان و بت پرستان از پيشوايان خود دورى مىجويند و
بيزارند، نسبت به عقيده تشبيه كنندگان خدا به خلق ايجاد نفرت كرده است.
قرآن كريم، پيروان بت پرستان را بر اثر افراط كارى در پرستش، پشيمان
و گرفتار اندوه و حسرت مىداند، كه مايلند بدنيا باز گردند، و اعتقادات خود را
اصلاح كنند و اعتراف دارند كه بدليل تشبيه كردن خداوند به خلق در گمراهى آشكارى
بودهاند.
(16104- 16081)
قوله عليه السلام: كذب العادلون الى قوله عقولهم.
با اين عبارت امام (ع) كسانى را كه از شناخت خداى حقيقى و معبود بر
حق عدول كردهاند تكذيب كرده و بعلل عدول آنها از معرفت خداوند، اشاره تفصيلى
دارد، و علّت اصلى اين انحراف را توهّم و خيال تشبيه كنندگان مىداند.
پيش از اين دانستهايد كه ريشه اصلى تشبيه و هم و گمان افراد است،
زيرا حكمى كه از وهم و گمان سرچشمه بگيرد، فراتر از محسوسات، و يا امور وابسته به
محسوسات نمىرود. حكمى كه وهم و خيال در باره مجرّدات صادر مىكند، پيش از صدور
حكم به شيء مجرد، صورت محسوس مىدهد و براى آن اندازه و حجم محسوسى در نظر
مىگيرد، و سپس حكمى را برايش بيان مىكند. به همين دليل است كه تشبيه كنندگان،
خدا را موجودى شبيه بتها و صورتهاى جسمانى، همچون انسان كه داراى اعضاء و اندام
است مىدانند، و بدين سان ديگر فرقى كه بتپرست هم نيستند، بنوعى جنبه محسوس
بخداوند مىدهند. و نهايت تنزيه و تقديسى كه در باره خداوند دارند اين است كه او
را در جهت فوق و بالاى