نزول باران، در زمينهاى مختلف امور محسوس، تقدير
و تقسيم روزى بندگان خداوند، از امور معقول؛ مىباشد. [1]
(5273- 5259) فاذا رأى أحدكم لأخيه (المسلم) غفيرة فى اهل او مال او
نفس، فلا تكوننّ له فتنة يعنى هرگاه يكى از شما، براى برادر مسلمانش فزونى، برترى
در خانواده يا مال و سرمايه و يا شخصيت اجتماعيش ببيند، اين امور نبايد موجب
گمراهى و ضلالتش شود.
اين فراز شروع و آغازى است، براى تربيت كردن كسانى كه در زندگى
خانوادگى و يا مال و جان آنها نقص و كمبودى، پديد آمده، و بدين لحاظ دچار انحراف
اخلاقى و دورى از مسير حق شدهاند. حضرت با اين بيانات آنان را از ژاژخواهى نهى
مىفرمايند: بر حال كسانى كه، به وجهى در مال، خانواده و شخصيت، فزونى و برترى و
يا ارزشمندى يافتهاند، حسرت نخوريد و به راه ناحق نرويد.
بعضى از شارحان نهج البلاغه كلمه فتنه را در فرموده حضرت، به معنى
حسد و بدخواهى گرفته، منظور آن جناب را از اين عبارت، نهى از حسد و بدخواهى؛ تفسير
كردهاند، ولى به نظر ما «افتنان» در اين عبارت گمراهى از طريق حق است. انحراف از
راه حق، به دليل دوستى امر ناچيز، از امور دنيوى است. از طرفى سرگرم شدن به
انديشهاى نادرست، و كنارهگيرى از پيمودن راه خدا، با وجود لزوم و وجوبى كه در
پيمودن راه حق مىباشد، افتتان است. چون بطور معمول و طبيعى، بيچارگان و مستمندان،
بدليل كمبود، در مال و منال و ... همواره نسبت به كسانى كه داراى ثروت فراوان، و
تشخّص و تعيّن اجتماعى هستند، دچار
[1] فرق ميان استعاره و تشبيه اين است كه در استعاره مشبّه به در
كلام آورده نمىشود و به جاى آن يكى از ويژگيهاى مشبه به ذكر مىشود. مانند اين
مثل: مرگ چنگالش را در پيكر فلان شخص فرو برد. مرگ به حيوان درنده تشبيه شده،
چنگال كه ويژه حيوان درنده است ذكر شده ولى حيوان درنده از كلام حذف گرديده است.
با توضيح فوق شارح بزرگوار آسمان به معنى مقام بلند بخشش و زمين به معنى فساد پذير
را استعاره دانستهاند.