بعضى از فقرا يا خود را نسبت به دارندگان مال و منال، شايستهتر
مىدانند، اين تصوّر موجب حسد آنان مىشود، و يا خود را همرديف و همسان صاحبان مال
و جاه مىدانند، و بدين توهّم دچار غبطه، مىشوند
[1].
و برخى از آنها بر خلاف گروه ياد شده، خود را شايسته داشتن مال و
منال نمىدانند، ولى ذاتا مايلند، كه خدمتگزار ثروتمندان باشند. در اين صورت با
تمام وجود آنان را دوست مىدارند. مانند بسيارى از فقرا كه طبعا علاقهمند به
خدمتگزارى ثروتمندانند، و خالصانه در خدمت به آنها تلاش مىكنند، در اين كوشش و
تلاش، قصدى جز كسب مال و مقام و ... ندارند.
شايد، گمان سود بردن فقرا از ثروتمندان، از جهت مال و ثروتى كه
دارند، همين نتيجه اشتباه آميزى باشد، كه همواره مستمندان بدان دچار هستند.
توجّه به حقيقت فوق- برازندگى عدهاى از نظر ثروت و تشخصهاى اجتماعى-
براى فقرا موجب نهايت بدخواهى و غبطه، و يا سبب ميل و علاقه به ثروتمندان به لحاظ
مكنت، تعيّن و تشخّصى كه براى آنان فراهم است مىشود. از طرفى اين حقيقت هم بر كسى
پوشيده نيست كه حسد و مانند آن از اخلاق رذيلهاى است، كه انسان را از توجّه به
خداوند متعال، و پيمودن راه راست باز مىدارد.
با در نظر گرفتن مطالب فوق، آن افتتان كه امير مؤمنان (ع) افراد را
از آن نهى فرمودهاند، بايد همان گمراهى و دورى جستن از كلّ اخلاق پست و رذيله
باشد، نه صرف حسد كه يكى از اخلاق نارواى اجتماعى است. چنان كه بعضى از شارحان
بزرگوار فرمودهاند:
[1] حسد: خواست زوال نعمت از صاحبان مال و منال .. است، كه البتّه
مذموم است.
غبطه: خواست نعمت براى خود است تا از نظر داشتن مال و منال به پايه
ديگران برسد غبطه مذموم نيست. «مترجم».