responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 571

[ترجمه‌]

«شگفتا، پسر آن زن بد نام مرا در ميان اهل شام مزاح و بذله‌گوى معرفى كرده و در ذهن آنها جا داده است كه من مردى بسيار شوخ طبعم و با بذله گوييهاى خود مردم را مى‌خندانم و سخن نادرستى گفته است و با اين گفتار كذب گناهكار شده است. آگاه باشيد كه بدترين گفتار دروغ است. از خصوصيات عمرو عاص اين است كه دروغ مى‌گويد، وعده مى‌دهد و خلاف مى‌كند و در سؤال خود اصرار مى‌ورزد تا طرف را از رو ببرد. اگر چيزى از او سؤال شود، در پاسخ گفتن بخل به خرج مى‌دهد و در عهد و پيمان خود خيانت مى‌كند، پيوند و خويشى را پاره كرده قطع رحم مى‌كند؛ هنگامى كه جنگ فرا رسد، هنوز كه شمشيرها از نيام كشيده نشده باشد، بسيار امر و نهى مى‌كند ولى بگاه كارزار بزرگترين هنرش براى خلاصى يافتن از كشته شدن عورتش را نمايان مى‌كند [1].

آگاه باشيد، به خدا سوگند ياد مرگ مرا از شوخى باز مى‌دارد، و فراموشى آخرت وى را از سخن حق گفتن مانع مى‌شود. او با معاويه بيعت نكرد، مگر اين كه معاويه قول داد به او هديه بزرگى بدهد و به خاطر دين فروشى‌اش رشوه كلانى دريافت دارد [2]

[شرح‌]

اين كلام امام (ع) داراى سه بخش بشرح زير مى‌باشد.

(13919- 13888)

1- بخش اول‌

اين است كه امام (ع) در آغاز ادّعاى عمرو عاص را در حق خودش، كه او مردى شوخ و بذله‌گوست و مردم را با مزاح و شوخى سرگرم مى‌دارد، نقل و با جوابى كه در اوّل آن تعجّب را به كار مى‌برد اين ادّعا و تهمت را ردّ مى‌كند و در پايان سخن ادّعاى او را ادّعايى دروغ و بى اساسى دانسته مى‌فرمايد: شگفت از فرزند نابغه است كه چنين ادّعاى دروغى را شايع كرده و با


[1] اين سخن امام اشاره به جنگ صفين است كه عمرو عاص در برابر شمشير برق آساى امام (ع) خود را به زمين انداخته كشف عورت كرد.

[2] حكومت مصر.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 571
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست