responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 41

فعل «اقبضها و ابسطها» به صورت كنايه و استعاره براى انواع تصرفى كه حضرت بخواهد در كوفه انجام دهد آورده شده‌اند. بدين معنا كه: كوفه و هر گونه تصرّفى كه بخواهم در آن انجام دهم و دگرگونى به وجود آورم، به نسبت سرزمينهايى كه دشمن اشغال كرده، و به تصرّف در آورده، حقير و ناچيز است، پس چه اميدواريى به تصرّف من در كوفه است؟؛ و در رفع دشمن و مقاومت در برابر آن، به چه نتيجه‌اى مى‌رسم؟! فرموده حضرت، بدين مثل ماند، كه شخصى با وجود داشتن مالى اندك به كار بزرگى دستور يابد، او در عدم توان انجام كار گويد: چه اميدى است كه با اين پول اندك به اين هدف بزرگ برسم؟!

(5731- 5719)

شرح اين فرموده حضرت: ان لم تكونى الّا انت تهبّ اعاصيرك‌ [1]،

از نظر فنّ سخنورى و اعراب كلمات بدين گونه است كه: حضرت از غايب به حاضر بازگشت مى‌كند، يعنى در حالى كه از موضوع غايبى سخن مى‌رانده است، ناگاه كوفه، مورد خطاب قرار مى‌گيرد. و ضمير «انت» بعد از كلمه «الّا» را براى تأكيد جمله پيش از «الّا» آورده، جمله فعليّه «تهبّ اعاصيرك» حال است براى كوفه و خبر «كان» از جمله ساقط شده است، با اين توضيح معناى سخن آن بزرگوار چنين مى‌شود:

به تحقيق اگر جز تو اى كوفه سرزمينى ديگر در اختيار من نباشد، در حالى كه بادهاى مخالف تو، نيز وزيدن گيرد، به چه چيز مى‌توانم دست پيدا كنم؟

لفظ «اعاصير» در عبارت خطبه احتمالا يكى از دو معناى زير را دارد:

1- معناى حقيقى كلمه كه همان تندباد باشد، زيرا كوفه، معروف به وزش تندبادهاى خاك برانگيز است.

2- استعاره از اختلاف افكار مردم كوفه، كه سرچشمه حيله و نيرنگ و


[1] اگر جز تو كوفه در اختيار من نباشد و بادهاى مخالف تو نيز وزيدن گيرد، به چه چيز دست خواهم يافت؟

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 41
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست