محتمل است كه در كلام حضرت، خود شيطان منظور باشد، بدين توضيح، هر جا
كه محلّ فتنه و آشوب باشد جايگاه ابليس همان جاست و چون خيمه معاويه بر خلاف اطاعت
خدا نصب شده بود، جايگاه شيطان بود.
نظر به همين معناى دوم است كه لفظ «كامن فى كسره» را امام (ع) بعنوان
استعاره به كار برده است.
(11139- 11124)
قوله عليه السلام: و قد قدّم للوثبة يدا و أخّر للنكوص رجلا.
معاويه براى خيز برداشتن به سوى طرف مقابل دست را، به جلو آورده، و
براى عقبگرد و فرار، پا را فرا پس نهاده است.
اين كلام امام (ع) كنايه از ترديد و دو دل بودن معاويه است، كه منتظر
فرصت بود. اگر اصحاب حضرت بترسند و سستى نشان دهند. به سوى آنها يورش بردارد، و
اگر پايمردى كرده و شجاعت به خرج دهند، عقب نشينى كند و بگريزد.
ممكن است جلو آوردن دست و عقب گذاشتن آن استعاره بالكنايه از شيطان
باشد، جلو آمدن دست شيطان كنايه از زيبا جلوه دادن جنگ و گناه در نظر پيروان
معاويه و عقب بردن پا، كنايه از آمادگى فرار آنان به هنگام برخورد قاطع نظامى با
ياران امام (ع) باشد. چنان كه خداوند سبحان در قرآن مجيد از عمل شيطان، بدين مفهوم
و معنى حكايتى دارد: وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ
أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ[2].
اگر به عنوان اشكال گفته شود به نظر آنان كه شيطان را به قوّه واهمه
و