responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 372

داراى چشم باشد هيچ يك از اين دو اعتبار بر او صدق نمى‌كند. بنا بر اين لفظ يعمى بطور مجازى به كار رفته است. ادراك نكردن انسان رنگهاى پوشيده و جسمهاى لطيف را به معناى كورى حقيقى وى نيست. ولى چون كورى از اسباب نديدن مى‌باشد لفظ «عمى» بر نديدن، به عنوان به كار بردن سبب عمى به جاى مسبّب «نديدن» استعمال شده است. اين توصيف در زمينه ستايش پروردگار، لازمه‌اش، به دور دانستن بينايى حق متعال از نقيصه كورى، و از آن فراتر گمان نابينايى است، زيرا حضرت سبحان وارسته است از اين كه در معرض عروض چشم و يا كورى واقع شود، و بلند رتبه‌تر از آن است كه درك و بينايى او به وسيله چشم و مژگان، انعكاس صورت و رنگها باشد؛ هر چند او شاهد و گواه بر همه چيز بوده و همه امور را درك مى‌كند.

از علم و آگاهى حق تعالى هر آنچه در اعماق زمين است هم به دور نيست؛ چون بينايى خداوند به معنى ياد شده فوق نيست. مى‌توان گفت درك حق- تعالى اشيا را بدين اعتبار است كه او كمال صفات اشياى مورد درك را مى‌داند و درك مى‌كند.

اين نوع درك بصرى از آنچه كه ديده‌هاى كوتاه بينانه از ظاهر پديدها درك مى‌كنند، واضح و روشن‌تر است!!

(10917- 10913)

9- قوله عليه السلام: و كلّ ظاهر غيره باطن:

«هر آشكارى جز خداوند مخفى و در نهان است» در توضيح اين كلام حضرت مى‌گوييم ظهور اشيا عبارت از اين است كه بطور روشنى براى حسّ يا عقل آشكار باشند. معناى مقابل اين واژه «باطن» مى‌باشد كه به معنى پوشيده ماندن شي‌ء از حسّ يا عقل است.

پيش از اين توضيح داده شد كه خداوند از جسمانيّت و لواحق آن پاك و منزه است. پس نتيجه اين مى‌شود كه از درك حواسّ نيز به دور است.

در جاى خود با برهان عقلى ثابت شده است كه حق تعالى از هر نوع‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 372
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست