responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 337

(1059) 59- از سخنان آن حضرت (ع) است هنگامى كه از جانب اصحاب اعلام خطر شد كه ابن ملجم قصد شهادت آن حضرت را دارد

وَ إِنَّ عَلَيَّ مِنَ اللَّهِ جُنَّةً حَصِينَةً- فَإِذَا جَاءَ يَوْمِي انْفَرَجَتْ عَنِّي وَ أَسْلَمَتْنِي- فَحِينَئِذٍ لَا يَطِيشُ السَّهْمُ وَ لَا يَبْرَأُ الْكَلْمُ (10555- 10534)

[لغات‌]

(غيلة): قتل ناگهانى، ترور.

(جنّه): سپر، وسيله‌اى كه انسان براى حفظ جان خود از سلاح بدان استتار مى‌كند.

(طاش السهم): تير از هدف منحرف شد (كلم): جراحت، زخم.

[ترجمه‌]

«از جانب خداوند براى من سپرى استوار و نگاهدارنده است، اما روزى كه اجل من فرا رسد، حفاظت خداوندى به كنارى رفته، مرا تسليم حوادث مى‌كند، بدان هنگام تير أجل به هدف خواهد خورد و جراحت آن هرگز بهبود نمى‌يابد».

[شرح‌]

(10555- 10525) ياران امام (ع) بارها وى را از كشته شدن ناگهانى به دست پور ملجم- لعنة اللّه عليه- ترسانده و به عرض رسانده بودند، كه از او برحذر باشد. چه اين كه ابن ملجم بارها به كنايه قصد پليد خود را ابراز كرده بود.

روايت شده است، كه روزى اشعث (يكى از ياران حضرت) ابن ملجم را

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 337
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست