مستمندان فرمان مىدهد تا شيرازه كار از دو
سوى محكم و استوار شود.
حضرت على (ع) ثروتمندان را از دو نظر بر توجّه به فقرا و مستمندان و
ترجيح بذل مال بر جمع و كنز آن تشويق فرمودهاند به ترتيب ذيل:
1- اوّل آن كه اغنيا از فقرا و مستمندان بىنياز نيستند، هر چند از
لحاظ مالى، بىنياز باشند. زيرا ثروتمند، بداشتن مال و منال، از مددكار مستغنى
نيست يارانى را مىطلبند كه، با دست توانمندشان، هجوم دشمنان را دفع كنند و با
زبان گويايشان جلو بدگويى عيبجويان را ببندند. روشن است كه حاجتمندترين افراد به
داشتن يار و مددكار و پشتيبان، ثروتمندترين افرادند. اين حقيقت را در باره
پادشاهان و امثال آنها، صاحبان مال و مكنت ببينيد.
سزاوارترين افراد، كه هيچ كس از داشتن آنها و همراهىشان بىنياز
نيست، فاميل و نزديكان انسانند، زيرا اقربا و خويشان به لحاظ عاطفى از همه
مهربانترند، و بيش از هر كس مدافع و جانبدار شخص مىباشند. نزديكان، در پريشانى
خاطر و پراكندگى احوال، او را مدد مىكنند و اگر گرفتارى همچون فقر و بىچيزى و
مانند آن به انسان، روى آورد، مهربانى و كمك مىكنند. البتّه، قرابت و خويشاوندى،
اين شفقت و مهربانى را ايجاب مىكند.
2- سبب دوّم، توجّه دادن اغنيا و آگاه كردن آنان به فايده يكى از دو
امر است: گردآورى مال و منال يا در راه خدا انفاق كردن آن كدام برتر و بهتر است؟
(5453- 5440) سخن حضرت اين است و لسان الصّدق يجعله اللّه للمرء:
«زبان راستگويى كه خداوند براى انسان قرار مىدهد ...» منظور از «لسان الصدق» نام
و آوازه و حسن شهرت در ميان مردم است، كه نتيجه بذل مال و انفاق در راه خداست. اما
فايده جمعآورى مال و نبخشيدن آن، ميراث گذارى براى ديگران است. با توجّه به اين
دو نتيجه، فايده برترى بخشش، بر جمعآورى و كنز آن روشن مىشود.
امير مؤمنان (ع) هر چند مردم را بدين دليل كه بذل مال موجب حسن شهرت