(7903- 7876) اذا دعوتكم الى جهاد عدوّكم
... لا تعقلون اين كلام امام (ع) استدلالى است بر عليه آنها و سرزنشى است در باره
اخلاق زشت كوفيان كه به هنگام فراخوانى آنان به جهاد از خود بروز مىدادند، آن
رذايل اخلاقى عبارت بود از:
ويژگيهاى ناپسند كوفيان
اول: به دليل ترسشان، از مخالفت با دعوت حضرت، و يا اقدام بر مرگ،
چشمانشان از حيرت و سرگردانى و تزلزل در كار به دوران مىافتد، زيرا هم در تخلّف
از فرمان امام (ع) و هم در اقدام بر مردن، خطر بزرگى است! حضرت حالت آنها را، در
دوران چشم حيرت زده، و سرگردانى در كار، به حالت غش و بيهوشى در حين مردن تشبيه
كرده است كه شخص به دليل وضعيّت خاصّ پيشامد مرگ خود را فراموش مىكند، و به دردى
كه بدان دچار آمده، سرگرم مىگردد گفته حضرت مانند فرموده حق متعال است: أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ
يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ[1].
صفت دوّم آنان اين بود، كه پس از شنيدن دستور جهاد، به شما نگاه
مىكنند در حالى كه گويا عقلشان را از دست دادهاند. عبارت «يرتج» در موضع حال و
فعل «تعمهون» عطف بيان براى فعل «يرتج» مىباشد. معنى جمله چنين مىشود: گويا
انديشه و خردشان بسته شده و به حيرت دچار شدهاند.
امام (ع) حالت مردم كوفه را به هنگام فراخوانى براى جهاد به حال كسى
تشبيه كرده است كه آشفتگى عقلانى پيدا كرده باشد. بدين معنى كه در لبيك گويى به
نداى حضرت، به سرگردانى و ترديد دچار مىشوند، همچون ديوانهاى كه نداند چه جواب
مىدهد.
[1] سوره احزاب (33) آيه (19): افرادى كه از جنگ مىترسند به تو
نگاه مىكنند در حالى كه چشمانشان دوران برداشته مانند كسى كه بيهوشى مرگ فرو
رفته.