از فرمايشات آن حضرت (ع) است كه به ابن عباس فرمود، هنگامى كه او را
به سوى زبير فرستاد، تا او را پيش از جنگ جمل تشويق به اطاعت از خود و بازگشت كند.
«ابن عبّاس! با طلحه ملاقات نكن چه اگر او را ملاقات كنى به صورت
گاوى با شاخهاى كج و آماده حملهاش خواهى ديد.
[او مشكلى را در پيش گرفته و مىپندارد كار آسانى است] بر مركب
چموشى سوار شده ولى او را نرم و راهوار مىداند امّا با زبير كه نرم خوتر است
ديدار نما و به او بگو، كه پسر دايىات پيام فرستاده مىگويد: مرا در حجاز
مىشناختى و در عراق نمىشناسى؟ چه شد كه از امرى چنين روشن روى برتافتى»!؟
[شرح] (7227- 7211)
سيد رضى (ره) در مورد جمله: «فما عدا ممّا بدا» اظهار نظر مىفرمايد:
اول كسى كه از او اين جمله را شنيدهام على (ع) است.
(7210- 7154) پس از اين كه امام (ع) ابن عبّاس را از ديدار با طلحه
به لحاظ مصلحتى كه خود مىدانست، منع كرد، دليل منع ملاقات را بيان داشت و فرمود
كه اگر طلحه را ملاقات كنى او را به صورت گاوى با شاخهاى كج و تيز و آماده حمله
خواهى ديد.
حضرت، طلحه را به گاو تشبيه كرده و جهت مشابهت را، شاخهاى كج او قرار
داده است. عاريه آوردن لفظ شاخ كنايه از شجاعت، و دلاورى طلحه است، لفظ «عقص» براى
بيان اين نكته است كه شجاعت، قوت و نيرومندى موجب رام نبودن و در فرمان قرار
نداشتن شده، زمينه خود بزرگبينى و خودنگرى را براى مرد شجاع فراهم مىآورد. در
عبارت حضرت دو استعاره به كار رفته است:
استعاره اول: با توجّه به شاخ كه وسيله دفاع حيوان است و چنان كه گاو
با