شاخ از خود دفاع مىكند. مرد شجاع به اتكاى
نيرومندى و اميد به پيروزى، از خود دفاع مىكند و تسليم فرمان غير نمىشود.
در استعاره دوّم، جهت استعاره اين است. چنان كه گاو به هنگام اراده
كارزار شاخهاى خود را كج مىكند، سرش را پايين مىاندازد، متوجّه دشمن مىشود و
همزمان بادى از دماغ خود خارج مىكند كه حاكى از گمان غلبه بر خصم و شدت غضب است و
اين تصور كه حريف در مقابلش چيزى نيست.
بدينسان مشبّه يعنى طلحه در موضوع سخن ما چنين است.
امام (ع) مىدانست كه به هنگام ديدار ابن عباس، طلحه چنين حالتى را
به خود خواهد گرفت، و خود را آماده كارزار نشان خواهد داد و به سبب خودبينى و غرور
از اطاعت و فرمانبردارى سر باز خواهد زد. و اين تشبيه بسيار جالبى است.
احتمال ديگر در عبارت اين است كه وجه تشبيه، پيچيدگى طلحه در افكار و
انديشه، و منحرف بودنش از طريق يارى دادن به حضرت مانند پيچيدگى شاخ گاو مىباشد،
در اين صورت، امر عقلى (پيچيدگى فكرى) به امر حسّيى (شاخ گاو) تشبيه شده است.
بعضى ادّعا كردهاند كه طلحه پيش از جنگ احد، خود بزرگ بين نبود، اين
غرور و تكبّر در آن روز بر وى عارض شد، و به اين ابتلاى بزرگ دچار شد.
امام (ع) پس از منع ابن عباس از ديدار با طلحه، دستور داد كه با زبير
ملاقات كند، و دليل اين امر را نرمخو بودن زبير دانست. و به طور استعاره لفظ «الين
عريكة» را كنايه از خوش برخوردى و نيك خلقى آورده است.
در محاوره و گفتگو گفته مىشود: فلان شخص «ليّن العريكه» (خوش خلق)
است هنگامى كه ديدار وى آسان باشد، و رنج و جاذبه زيادى را طلب نكند. مانند پوست
نرمى كه به آسانى تا مىخورد، پيچيده مىشود.