ضلالت هم انسان را به سياهچالهاى پستى
مىكشاند و به دوزخ سرازير مىكند.
(6646- 6637)
مطلب دهم: فرموده امام: الا و انّكم قد امرتم بالظّعن و دللتم على
الزّاد؛
«آگاه باشيد كه به شما فرمان كوچ داده شده و به توشه گرفتن براى سفر
راهنمايى شدهايد» اين قسمت از سخن امام (ع) هشدارى است در مورد دستورهايى كه حاوى
كوچ كردن و رفتن از اين جهان است. چنان كه پروردگار متعال مىفرمايد:
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ؛ [1] و جاى ديگر مىفرمايد: سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ[2]، و نيز دستورهايى كه در باره توشه گرفتن
براى سفر آخرت است، مانند:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَ[3]. شارح پس از توضيح معناى عبارت به
نكتهاى ادبى كه در اين قسمت از سخنان امام (ع) است مىپردازد و مىگويد كه امام
(ع) با استعاره آوردن كلمه «ظعن» براى سفر به سوى خدا و كلمه «زاد» براى چيزى كه
باعث نزديك شدن به اوست، كلام را زيبا كرده است و بيان حكمتى كه در استعاره نخست
به نظر مىآيد اين است: همچنان كه ظعن پيمودن راه با قدمهاى جسمانى يا با مركبى
مانند شتر و غير اينهاست، سفر به سوى خدا نيز طىّ مراحل معنوى با پاى عقل مىباشد
و سرّى كه در استعاره دوم نهفته است اين است: همان طور كه در سفر دنيا انسان براى
تقويت نيروى حركت بدنى نيازمند به زاد و توشه است، كارهايى هم كه باعث نزديك شدن
به ساحت قرب الهى است روح انسان را براى رسيدن به پيشگاه ربوبى نيرو مىبخشد.
تشبيهى كه در اين عبارت به كار رفته از بهترين تشبيهاتى است كه ميان دو چيز وحدت و
يگانگى ايجاد مىكند و به همان اندازه كه مشابهت قوى است استعاره نيز زيباست.
[1] سوره الذاريات (51) آيه (49): پس بسوى خدا بگريزيد كه من از
جانب او با بيانى روشن شما را از قهر او مىترسانم.
[2] سوره حديد (57) آيه (20): به سوى آمرزش پروردگارتان بشتابيد.