از خواستههايشان در
مورد خلافت است چنان كه مثلًا ما به دشمنان كه خواهان چيزى است مىگوييم: سوگند به
خدا از آن چيزى نمىخورى و نمىآشامى
فرموده
است: انّها لطيّبة نفسى بحجّة اللّه عليهم و علمه فيه
كلمه «نفسى»
به عنوان بدل از ضمير متّصل به انّ، و يا به فعل مقدرّى كه تفسير كننده ضمير است
منصوب مىباشد. و كلمه «حجّة اللّه» اشاره است به اوامر خداوند متعال بر لزوم
پيكار با جمعيّت سركش، چنان كه خداوند متعال مىفرمايد:
بدين صورت هر
امرى و نهى خداوند كه اطاعت نشود برهان حقّى است بر عليه انسان و هر برهان حقّى
برهان خداست، يعنى من به اقامه برهان حقّى بر عليه آنها راضيم و به آنچه انجام
مىدهند آگاهم. چه خوشنوديى براى خردمند كاملتر و چه پاكيزگى طينتى بزرگتر از اين
است كه انسان پايبند حقّ باشد و دشمن او بر باطل و خارج از اطاعت خدا؟ و خداوند
متعال بر آنچه هر نفسى انجام دهد نظارت دارد.
فرموده
است: و انّى داعيهم فمعذّر ... الى قوله ناصر المؤمن
اين جمله
امام (ع) واضح است و نياز به توضيح ندارد.
فرموده
است: و ليس علىّ كفيل
يعنى من براى
اين كه از آنها بگذرم و بدانها امان دهم، در صورتى كه توبه كنند، نيازى به ضامن
ندارم. كلمات «شافيا» و «ناصرا» در جمله امام (ع) به عنوان تميز منصوب مىباشند.
فرموده
است: و مع كلّ صحيفة شاهدها و كاتبها
«واو» ابتداى
جمله حاليّه است و معناى جمله اين است: اگر مخالفان از
[1]
سوره حجرات (49): آيه (9): اگر دو گروه از مسلمين با هم ستيز كند با گروه ستم
كننده پيكار كنيد تا امر خدا را گردن نهد.