است كه (ناكثين) در
قتل عثمان شركت داشتند و هر كس كه در قتل عثمان شركت كرده، يا به كمك ديگران بوده
است يا بدون كمك ديگران. و به هر حال آنها نمىتوانند از ديگران قصاص خون را
مطالبه كنند. طبق نظر آنها بر فرض كه من شريك آنها در قتل عثمان باشم باز هم آنها
خود شريك قتل عثمانند، پس بر آنها لازم است كه خود را تسليم صاحبان خون عثمان
كنند. و اگر آنها بدون شركت من عثمان را به قتل رساندهاند فقط آنها متّهم به قتل
هستند و قصاص خون از آنها مطالبه مىشود و اگر آنها مىخواهند عدالت را برپا سازند
بايد خود را مؤاخذه كنند. اين جمله امام (ع) توضيح ديگرى براى اتمام حجّت است،
يعنى عدالتى كه آنها مىپندارند طرفدار آن هستند شايسته است كه اوّل در باره خود
اجرا كنند.
فرموده
است: و لا اعتذر ممّا فعلت و لا ابرء ممّا صنعت.
يعنى
كنارهگيريى كه من به هنگام قتل عثمان انجام دادم بر سبيل كوتاهى در وظيفه دينى
نبود كه موجب معذرت خواهى و تبرّى من شود.
به خواست خدا
معنى اين سخن امام (ع) را بزودى توضيح خواهيم داد.
فرموده است:
و انّ معى لبصيرتى ما لبست و لا لبّس علىّ توضيح اين سخن امام (ع) قبلًا گذشت (و
نيازى به تكرار آن نيست)
فرموده
است: و انّها للفئة الباغية فيها الحمّ و الحمّة.
دو لفظ «حمّ»
و «حمّه» را براى افراد پست و رذل جامعه كه براى جنگ با آن حضرت گرد هم آمده بودند
استعاره آورده است. وجه استعاره شباهت آنهاست به تفاله دنبه كه روغن آنها را
گرفتهاند و فايدهاى ندارد. و منظور امام (ع) از كلمات: طالت جلّبها، بلند كردن
سر و صداست و آن كنايه از اين سخن است كه امام (ع) را به جنگ تهديد كرده و او را
مىترسانند.