responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 665

براى جنگ با آن حضرت بوده است.

(5120- 5096)

فرموده است: و اللّه ما انكروا علىّ منكرا و لا جعلوا بينى و بينهم نصفا و انّهم ... الى قوله سفكوه‌

اين سخن حضرت انكار ادّعاى انجام امر ناشايستى بود كه به آن حضرت نسبت مى‌دادند و آن عبارت بود از قتل عثمان و سكوت آن حضرت در برابر قاتلان عثمان، كه به نظر مخالفان، سكوت حضرت را در مقابل قاتلان عثمان امرى ناشايست و از نظر دينى منكر مى‌دانستند.

امام (ع) اولًا پشت كردن به عثمان را كه مخالفان كار منكرى از آن حضرت مى‌دانستند انكار فرمود و چون اين كار از حضرت صادر نشده بود، اين نسبت به آن حضرت افترا بوده و خود امر منكرى است كه مخالفان حضرت مرتكب شدند. و به اين حقيقت اشاره مى‌فرمايد كه اگر ميان من و آنها ميزان عدالتى برپا گردد. روشن مى‌شود كه آنها ادّعاى باطلى دارند، زيرا آنها از من امر حقّى را مطالبه مى‌كنند كه خودشان آن را ترك كرده‌اند و قصاص خونى را مى‌طلبند كه خود ريخته‌اند. منظور از قصاص خون مطالبه خون عثمان مى‌باشد كه مخالفان حضرت او را مسئول مى‌دانستند در حالى كه خود شريك اصلى خون بودند.

ابو جعفر طبرى در تاريخ خود نقل كرده است كه وقتى مردم تصميم گرفتند تا عثمان را محاصره كنند امام (ع) براى كارى در خيبر بود و زمانى كه به مدينه وارد شد مردم به منظور محاصره عثمان در خانه طلحه جمع شده بودند، عثمان كسى نزد آن حضرت فرستاد و از طلحه شكايت كرد. حضرت به فرستاده فرمود من چاره‌انديشى خواهم كرد و سپس به خانه طلحه روانه شد، خانه او پر از جمعيت بود. حضرت به طلحه فرمود: اين چه كارى است كه در باره عثمان مى‌كنى؟ طلحه پاسخ داد اى أبا لحسن اين تصميمى است كه گرفته شده.

امام (ع) روانه بيت المال شود و فرمود تا در آن را باز كنند امّا كليد آن پيدا نشد،

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 665
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست