زيادى وجود دارد كه سيّد
رضى قبلًا بعضى از آنها را نقل كرده است هر چند كه وى دليل كم و زيادى و تكرار آن
را بيان كرده، امّا ما تمام خطبه را نقل مىكنيم تا به مقصود دست يابيم. امام (ع)
پس از حمد خدا و درود بر پيامبر (ص) خطبه را چنين ايراد مىفرمايد:
مردم! خداوند
جهاد را واجب كرد و آن را بزرگ شمرد و يارى دهنده دينش قرار داد. سوگند به خدا
دنيا و دين اصلاح نمىشود مگر با جهاد. شيطان جمعيّت خود را گرد آورده و لشكر و
همه كسانى را كه از او پيروى مىكنند فراهم آورده است تا مرام و روش و نيرنگهاى
خود را بازگرداند و تجديد كند، من حركتهايى را مىبينم، سوگند به خدا طلحه و زبير
از هيچ كار ناپسندى در باره من دريغ نورزيدند و ميان من و خود به انصاف رفتار
نكردند، آنها طالب حقّى هستند كه خود بدان عمل نكردهاند و از من قصاص خونى را
مىخواهند كه خود ريختهاند، بر فرض كه من شريك آنها در قتل عثمان باشم باز سهم
آنها به عهده خودشان است. و اگر آنها به تنهايى عثمان را كشته باشند قصاص از آنها
بايد مطالبه شود. اوّلين نتيجه عدالتخواهى آنها بر عليه خودشان است. من از آنچه كه
انجام دادهام عذر نمىخواهم و از خود دور نمىكنم زيرا با يقين كارى را انجام
مىدهم، نه اشتباه مىكنم و نه كسى مىتواند من را به اشتباه بيندازد. آنها (طلحه
و زبير و اياديشان) گروه سركش و ياغىاند.
اراذل و
اوباش اطراف آنها را گرفته و سر و صدا راه انداختهاند، تاريكى و گمراهى اطراف
آنها را گرفته تا باطل را به جايگاه اوّلش برگردانند. اى دعوت كننده فريبكار چه
كسى را فرا مىخوانى؟ چيز ناآشنايى در كار نيست آنچه در پيش روست و روش معمول است
جنگ در راه خداست. به خدا سوگند اگر جنگى پيش آيد باطل رسوا مىشود و زبانش قطع
مىگردد. اگر چنين وضعى پيش آيد گمان نمىكنم راه روشنى در پيش داشته باشد. به خدا
سوگند كسى را كه كشتهاند پيش از مرگ از گناهانش توبه نكرد و از خطاهايش پوزش
نخواست و از شورشيان عذرخواهى