و آموزگاران ديگر
علوم را زشت مىشمارند. اين اشخاص مانند بسيارى از كسانى هستند كه در زمان ما و
قبل از ما احكام فقهى را نقل مىكنند و متصدى امور فتوا و قضاوت در بين مردمند.
اينان در ردّ علوم عقلى مبالغه مىكنند و فتوا مىدهند كه فرو رفتن در علوم عقلى
حرام است و محصلين آنها را تكفير مىكنند و متوجّه نيستند كه هيچ كس شايسته نام
فقيه نيست مگر آن كه اساس علم عقلى كه عهدهدار تصديق پيامبر، و اثبات نبوّت است و
همه احكام فقهى كه فقها و قضات آن را تمام علم مىپندارند بر آن استوار است،
بداند. فعل «يحسب» در عبارت امام (ع) با كسر سين نيز روايت شده است كه از حسبان
گرفته شده است و به معناى گمان است. در اين صورت معناى جمله اين است: به گمان شخص
نادان، دانش صاحب فضيلت كه اعتقاد و اعتبار آن واجب است علم نيست و آن را منكر
است.
(4502- 4481)
18- تصوّر جاهل اين است كه بالاتر از دريافت او دريافتى نيست، يعنى هر گاه در ذهن
او راجع به موضوعى حكمى پيدا شود آن را قطعى مىپندارد هر چند راجع به آن موضوع از
جانب شخص ديگرى نظر روشنترى كه همراه با دليل است اظهار شود آن را معتبر ندانسته
فهم خود را ملاك عمل قرار مىدهد.
19- هر گاه
حقيقت امرى را نداند وقوع آن را منكر مىشود، زيرا نسبت به جواب آن جاهل است، چنان
كه در بسيارى از موارد قضاوت و علماى سوء، امر يا مسأله مشكلى را كه بر آنها عرضه
شود كتمان كرده و از شنيدن آن به تغافل مىپردازند تا جهل آنها براى اهل فضل روشن
نشود و مقام خود را حفظ كنند.
(4521- 4503)
20- از جور قضاوت آنها خونها به فرياد مىآيند و وارثها ناله سر مىدهند. نسبت
دادن فرياد به خونها و ناله به صاحبان ارث، يا به اين دليل است كه مضاف از جمله
حذف شده و مضافاليه به جاى آن نشسته است و جمله به عنوان حقيقت به كار رفته است،
يعنى صاحبان خون و صاحبان ميراث. و يا به