ايمان گرفتهاند چنان
كه در اين آيه آمده است: «إِذْ جَعَلَ
الَّذِينَ»[1]، و گاهى تقوا را به معناى توبه گرفتهاند: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ
اتَّقَوْا»[2] و گاهى تقوا را به معناى ترك معصيت گرفتهاند
مانند: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ
قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ»[3].
(3984- 3970)
حال كه معناى تقوا را دانستى بدان كه امام (ع) آنها را به لزوم رعايت تقوا آگاه
مىكند كه تقوا رهايى بخشنده از شبهات است (3996- 3985) و به آنها يادآور مىشود
كه در شبهات غرقند كه: الا و انّ بليّتكم قد عادت كهيأتها يوم بعث اللّه نبّيه.
مقصود حضرت از بلاياى آنها تشتّت آرا و اختلاف نظر و نداشتن الفت و متّحد نبودن در
يارى رساندن به دين خداست، آنها شبهات القا شده از سوى شيطان را پذيرفتند و
وسوسههاى شيطان را به دل راه داده و مغلوبش شدند. و اين از بزرگترين امتحاناتى
است كه خداوند بندگان خود را بدان مىآزمايد. در اين باره خداوند متعال مىفرمايد: «كُلُّ
نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ»[4]. اينها شبيه
امورى هستند كه در زمان بعثت پيامبر (ص) در ميان مردم رواج داشت و در ضمن اين
گفتار آنها را متوجّه مىسازد كه با داشتن اين حالت، تقوايى ندارند. بعد از آن كه
معلوم شده دورى از شبهات از لوازم تقواست بنا بر اين افتادن آنها به شبهات موجب
سلب تقوا از آنها شده بود، امام (ع) بعد از اين كه افتادن آنها را در شبهات به
دليل نداشتن تقوا بيان مىفرمايد با قسم جلاله در بلا افتادن آنها را به خاطر عدم
يارى دين و پيروى از هواهاى نفسانى اعلام داشته و سه نوع بلا را به ترتيب زير
يادآور مىشود:
(4002- 3997)
1- بلبله: كنايه از كارهايى است كه بنى اميّه و ديگر امراى ستمگر انجام
[1]
سوره فتح (48): آيه (26): آنها را بر ايمان وادار كرد.
[2] سوره
اعراف (7): آيه (96): و اگر اهل قرا ايمان بياورند و توبه كنند.
[3] سوره
بقره (2): آيه (189): از در خانهها وارد شويد و معصيت نكنيد.
[4] سوره
انبيا (21): آيه (35): ما شما را با خير و شرّ مىآزماييم و به ما باز مىگرديد.