به عقيده من (شارح)
اين بخش از گفتار امام (ع) مخلوط و تلفيقى است از خطبهاى كه اين جمله را دارد:
لمّا بلغه انّ طلحة و الزّبير خلعا بيعته، و اين خطبه منظمى نيست. سيّد رضى بخش
ديگر اين خطبه را در جاى ديگر آورده است وقتى به آن برسيم تمام آن را به خواست خدا
ذكر مىكنيم.
اين فصل از
كلام امام (ع) مشتمل بر سه امر به ترتيب زير است:
1- بدگويى از
اصحاب جمل و نفرت از آنها.
2- توجه دادن
به فضيلت خود آن حضرت.
3- تهديد
اصحاب جمل.
(3596- 3585)
مذمّت اصحاب جمل را با جمله الا و انّ الشيطان ... آغاز مىكند. مقصود حضرت اين
است چيزى كه موجب مخالفت آنها با حق مىشود شيطان است كه آنها را وسوسه مىكند و
باطل را در دلشان مىآرايد. قبل از اين نيز چگونگى وسوسه و گمراه كردن شيطان را
دانستى. پس هر كس با حق مخالفت كند و از روى دشمنى حق را رها كند از حزب شيطان و
از لشكريان پياده و سواره او مىباشد.
(3600- 3598)
جمله دوّم: انّ معى لبصيرتى، در ابتدا به كمال عقل و استعداد خود براى جلب حقّ و
روشن كردن آن اشاره مىفرمايد (3608- 3601) و سپس بر اين حقيقت تأكيد مىكند كه
نفس قدسيّهاش هرگز فريب شيطان را نخورده است و آن چنان كه حق بر ديدگان ضعيف
مشتبه شده و آنها را از ديدن آن كور و از ادراك و جداسازى حق از باطل ناتوان
مىسازد، در مورد آن حضرت چنين نشده است، خواه تشخيص ندادن حق از باطل به وسيله
فريب شيطان بدون واسطه باشد، و همين است منظور كلام امام (ع) كه فرمود: ما لبّست
على نفسى، يعنى آنچه نفس امّاره بر نفس مطمئنه من القا كرد كارساز واقع نشد، و
خواه با وساطت پيروان شيطان صورت گرفته باشد، و همين است معناى كلام امام (ع) كه
فرمود: و لا لبّس علىّ،