سرزمين دلها مىطلبند
ولى آن را جز نزد آن حضرت نمىيابند. در اين صورت، «احتفار» را براى جستجو در جايى
كه گمان وجود علم هست، و لفظ «ماء» را براى علم استعاره آورده است، چنان كه قبلًا
نيز چنين فرموده بود.
(3187- 3182)
فرموده
است: اليوم انطق لكم العجماء ذات البيان
امام (ع)
جمله: عجماء ذات البيان، را كنايه آورده است از عبرتهاى آشكار و پيشامدهايى كه بر
افراد گنهكار و متمرّد از فرمان پروردگار وارد مىشد و نيز كنايه است از روشن بودن
برترى فضل امام نسبت به آنها كه شايسته بود از آن وضع عبرت بگيرند و به مقتضاى
فرمان خداوند كه آنها را به پيروى از فرمان امام (ع) وا مىداشت عمل كنند، زيرا
همه اين احوال امورى بودند كه زبان نداشتند و به همين دليل امام (ع) آنها را به
حيوان گنگ تشبيه كرده است و براى آنها لفظ «عجماء» را استعاره آورده است و سپس آن
را به «ذات البيان» توصيف فرموده زيرا زبان حال به آنچه امام (ع) مىگفت خبر
مىداد و به وجوب پيروى از آن حضرت سخن مىگفت و شهادت مىداد و همين زبان حال
راهنمايى و هدايتى بود بر آنچه در هر زمينه شايسته عمل كردن بود و اين است معناى
بيان.
بنا بر اين
منظور «بيان» زبان حال است و مثل اين است كه امام (ع) بىزبانها را به زبان آورده
و آنچه مقتضاى حال آنهاست از زبان آنها بيان مىكند و هر كس به چشم بصيرت در آنها
بنگرد اين حقيقت را در آنها مشاهده مىكند.
كلام امام
(ع) به منزله اين ضرب المثل است كه مىگويند: از زمين بپرس، جويبارهايت را كه
شكافته و ميوههايت را كه بيرون آورده، اگر با زبان جوابت را ندهد با زبان پند
جوابت را خواهد داد. و يا مانند مثلى است كه مىگويند: ديوار به ميخ گفت چرا مرا
سوراخ مىكنى جواب داد از آن كه مرا مىكوبد بپرس.
بعضى
گفتهاند: «عجماء» صفت كلمه محذوفى مىباشد و تقدير سخن اين است: الكلمات العجماء،
مقصود امام (ع) از «كلمات العجماء» رموزى است كه