در همين خطبه بيان
شده است و همان كلمات را به حيوان تشبيه كرده است زيرا در حقيقت كلمات سخن
نمىگويد و در عين حال براى نظر كننده مفيد است و از آنها برترين فايده را مىبرد،
بنا بر اين براى عبرت گرفتن داراى بيان مىباشد.
(3192- 3188)
فرموده
است: غرب رأى امرىء تخلّف عنّى
اين جمله
اشاره به مذمّت كسانى است كه با آن حضرت مخالفت كردند و حكمى است بر سفاهت و
نادانى و عدم رأى ثابت آنها در مخالفت با آن حضرت. توضيح اين كه مخالفان فكر
مىكردند كه كدام كار براى آنها سودمند است، متابعت از آن حضرت يا مخالفت؟ سرانجام
به اين نتيجه رسيدند كه مخالفت با امام موفقيّت آميزتر است و همين بدترين و
زشتترين رأى است.
چنين كسى
مانند شخصى است كه بدون فكر به كارى اقدام كرده است و يا مانند كسى است كه رأى حق
بر او پوشيده مانده است. و اين كلام در مقام توبيخ است براى متخلّفان به گونه ضرب
المثلى كه مىگويد: ايّاك اعنى و اسمعى يا جارة [1].
(3198- 3193)
فرموده
است: ما شككت فى الحقّ مذ رأيته
اين كلام،
بعضى از عوامل وجوب پيروى و عدم مخالفت با آن حضرت را بيان مىكند.
امام (ع) خود
را چنين توصيف مىكند كه پس از شناخت حق هرگز برايش شكّ حاصل نشده است، زيرا
خداوند حق را بر او نمايانده و بر نفس قدسيّه او كمالاتى را افاضه فرموده است كه
لازمه آن خبر دادن امام (ع) بر استوارى حقّى است كه خداوند به او نمايانده و بزرگى
شأنى است كه خداوند به او افاضه كرده است و بدين سبب بر انديشه او هرگز شبههاى
عارض نمىشود. اماميّه از همين
[1]
مقصود من تويى اى همسايه بشنو!. اين معادل ضرب المثل فارسى است كه: به در مىگويند
تا ديوار بشنود.- م.