responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 54

باشد طبق عرف تناقض (نسبت زننده بودن و زننده نبودن به يك شخص در حال حاضر) حاصل مى‌شود.

پاسخ: مى‌گوييم اگر فعل زدن و نزدن را در دو زمان به شخصى نسبت دهيم، در عرف و حقيقت تناقض نيست. زيرا نقيض سخن ما كه مى‌گوييم در حال حاضر زننده نيست، در حال حاضر زننده بودن است نه در گذشته. و ما مدّعى نيستيم كه شخص، در حال حاضر زننده است. ما مى‌گوييم در حال حاضر مى‌توان به شخصى كه در گذشته فعل زدن از او صادر شده است به صورت مطلق بگوييم زننده است و با اين وصف تناقضى در كار نيست، چون وحدت زمانى در كار نيست و يكى از شرايط تناقض وحدت زمان ميان موضوع و محمول است.

در صورتى كه به طور مطلق فعل زدن و نزدن به شخصى نسبت داده شود بازهم در واقع تناقضى در كار نيست، چون در هيچ يك، زمان تعيين نشده است تناقض آن را در عرف نيز قبول نداريم و به فرض كه عرف آن را تناقض بداند. ما اين مطلب را كه ضارب پس از فعل زدن زننده نباشد قبول نداريم، زيرا در حال حاضر مى‌توان به چنان شخصى به صورت مطلق زننده گفت و در نظر عرف نيز اطلاق زننده نبودن به كسى كه فعل زدن را انجام داده تناقض است.

بحث چهارم: دانشمندان در باره آن معانى كه قائم به محلى باشد،

مانند شيرينى كه قائم به شكر و سفيدى كه قائم به گچ است، اختلاف نظر دارند كه آيا لازم است اسمى از آن مشتق شود يا خير؟ حقيقت اين است كه در اين مورد بگوييم:

1- اگر معانى داراى اسم نباشند مانند اقسام بوها اشتقاق اسم از آنها لازم نيست.

2- اگر معانى داراى اسم باشند براى محل آن معانى اشتقاق اسم لازم نيست.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 54
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست