فرموده
است: و النّاس فى فتن انجذم فيها حبل الدّين، الى قوله ... و قام لواؤه
احتمال دارد
كه «واو» در «و النّاس» واو ابتدا باشد، در اين صورت سخن امام (ع) آغازى است بر
مذمّت روزگار و آنچه كه در آن از بلا و محنت و ترسها و جنگها به خاطر اختلاف
خواستهها و تشتّت آرا وجود دارد. غرض امام (ع) از اين عبارت، توجه شنوندگان به
آنچه از آن غفلت دارند مىباشد و فتنههاى فراگير و بديهاى موجود را برمىشمارد تا
مردم را از غفلت در آورد و آنها در پيمودن راه حق نهايت جديّت و كوشش را به عمل
آورند. از مذمتّهايى كه به دليل ويژگيهاى اخلاقى و گرفتارى به فتنه و آشوب ياد
مىكند امورى هستند كه هر چند زيادند ولى در نهايت به ترك مراسم شريعت و عدم
پيمودن راه حق و در افتادن به راه باطل باز مىگردد. منظور از قطع ريسمان (حبل)
دين اشاره به انحراف مردم از راه مستقيم و عدم توسل آنها به اوامر خداوند سبحان و
در افتادن در فتنهها مىباشد.
استعمال لفظ
«حبل» در اين جا و در قرآن كريم: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ
جَمِيعاً»، براى قانون شريعتى كه توسّل و عمل به آن مطلوب است استعاره آورده
شده است. (2341- 2338) و بدين سان استعمال كلمه سوارى استعاره است، يا براى قواعد
و اركان دين كه لزوماً بايد آن را استوار ساخت مانند جهاد، كه در آن زمان از مردم
بشدّت خواسته شده بود، بنا بر اين مقصود از تزعزع، عدم پايدارى و استقامت مردم بر
جهاد است، و يا منظور از سوارى، اهل دين مىباشند، كسانى كه به امر ديانت قيامت و
به آن عمل مىكنند و در اين راه از ملامت هيچ ملامتگرى نمىهراسند. بنا بر اين تعبير،
تزعزع مرگ ياران دين و يا ترس آنها از دشمنان كينهتوز است. در هر صورت جمله به
صورت استعاره لطيفى به كار رفته و وجه شباهت آن روشن است.
(2358- 2342)
امام (ع) با عبارت «اختلاف نجر» اشاره كرده است به اختلاف اصل كه همه مردم در آن
شركت دارند و فطرتى كه خداوند همه مردم را بر آن فطرت