گواهيى كه از روى
اخلاص مستحكم و اعتقادى پاكيزه برمىخيزد، هميشه تا زندهايم به آن شهادت متوسل
مىشويم و توسّل به آن را براى مشكلاتى كه در پيش داريم (قيامت) ذخيره مىكنيم،
زيرا كلمه شهادت لازمه ايمان و گشاينده باب احسان و خشنودى رحمان و راندن شيطان
است.
گواهى مىدهم
كه محمّد (ص) بنده و رسول اوست. خداوند او را با دينى مشهور و نشانهاى رسيده و
نقل شده و كتابى نوشته و نورى رخشان و روشنايى تابان، و دستورى روشنگر براى دفع
شبهات باطل فرستاد. با بيّناتى روشن استدلال كرد و با مثلها و آيات قرآنى مردم را
از عذاب خدا بر حذر داشت. مردم در فتنهها بودند و ريسمان دين گسيخته و پايههاى
يقين متزلزل و كار ديانت درهم ريخته و دستورات آن پراكنده و راه خروج از آن تنگ
شده و راه حق گم و معصيت آشكار شده بود. در اين شرايط خدا معصيت و شيطان يارى
مىشد، ايمان واگذار و دستوراتش متزلزل و نشانههايش ناآشنا و از نظرها پوشيده شده
بود. مردم از شيطان اطاعت كرده راه او را مىرفتند و به آبشخور او وارد مىشدند:
علمهاى شيطان به وسيله آنها به راه مىافتاد و پرچمهايش برافراشته مىشد.
شيطان مردم
را در زير فتنهها بكوفت و لگدمال كرد و مانند چهارپايان بر روى پيكر آنها ايستاد،
با اين وضع همه مردم در فتنهها، و سرگردان و حيران بودند. در بهترين خانهها
(كعبه معظمه) و ميان بدترين همسايگان، خوابشان بىخوابى و سرمه چشمشان اشك بود.
سرزمينى كه دانشمند آن لجام خاموشى بر دهان داشت و جاهل افسار گسيخته و عزيز بود».
(2232- 2218)
[شرح]
مقصود از حمد
در كلام امام (ع) شكر است و كلمه استتماماً و كلمات منصوب بعد آن مفعول له
مىباشد. امام (ع) براى شكر خود و نتيجه در نظر گرفته است:
اوّل آن كه
خداوند نعمت خود را تمام كرده است و بنده حق با زيادى شكر مستعدّ فراوانى نعمت
مىشود. اين كلام امام (ع) به آيه كريمه قرآن توجّه دارد كه