responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 416

و تجسّم بود، چنان كه قرآن كريم از آنها چنين حكايت مى‌كند: وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى‌ نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ‌ [1]، وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى‌ الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ‌ [2]. وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا [3].

مجوس دو مبدأ را قبول داشتند. خير را به يك مبدأ و شرّ را به مبدأ ديگر نسبت مى‌دادند. پندار آنها اين بود كه ميان اين دو مبدأ جنگى در گرفته است و فرشتگان ميانجى شدند و ميان آن دو بدين صورت صلح برقرار كردند كه عالم سفلا مدّت هفت هزار سال به مبدأ شر اختصاص داشته باشد اما آنان كه خواسته‌ها و افكار مختلف دارند و دستجات پراكنده‌اى هستند به چند دسته تقسيم مى‌شوند. بعضى از اعراب مكّه بودند كه اهل ديانت نبودند و نيز بعضى ديگر كه ساكن مكه نبودند عقيده به تعطيل داشتند و بعضى محصّله بودند، آنها كه به تعطيل عقيده داشتند به سه دسته تقسيم مى‌شدند:

1- دسته‌اى از آنها منكر خدا و بعثت و معاد بودند و طبيعت را زنده كننده و روزگار را نابود كننده مى‌دانستند. اينان همان كسانى هستند كه قرآن از آنها چنين حكايت مى‌كند: وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ [4]. اينان زندگى و مرگ را در تركيب و تحليل طبيعت محسوس مى‌دانستند. حيات دهنده را طبيعت و هلاك كننده را روزگار مى‌دانستند. قرآن مى‌گويد: وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا [5].


[1] سوره مائده (5): آيه (18): يهود و نصارا گفتند ما فرزندان خدا و دوستان او هستيم.

[2] سوره توبه (9): آيه (30): يهود گفتند عزير پسر خداست و نصارا گفتند مسيح پسر خداست.

[3] سوره مائده (5): آيه (64): يهود گفتند دست خدا بسته است دست آنها بسته باد و به خاطر آنچه گفتند لعنتشان باد.

[4] سوره جاثيه (45): آيه (24): جز زندگى دنيا چيزى نيست ما زنده مى‌شويم و مى‌ميريم و چيزى جز روزگار ما را به هلاكت نمى‌رساند، به آنچه مى‌گويند علم ندارند، اين پندار آنهاست.

[5] سوره جاثيه (45): آيه (24): جز زندگى دنيا چيزى نيست ما زنده مى‌شويم و مى‌ميريم و چيزى جز روزگار ما را به هلاكت نمى‌رساند، به آنچه مى‌گويند علم ندارند، اين پندار آنهاست.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 416
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست