آلام از جانب خداوند
جايز است. اين سخن معتزله در جواب اشاعره نزديك به سخن امام (ع) است كه فرمود:
اشتماما للبليّه.
اشكال دوّم
اشاعره را بدين طريق پاسخ دادهاند كه منظور از كلام شيطان «بما اغويتنى» مأيوس
ساختن خدا او را از رحمتش مىباشد.
اشكال دوّم
اشاعره به گونه ديگرى نيز پاسخ داده شده است: نسبت دادن اغوابه خداوند تعالى در
اين زمينه بوده است كه خدا ابليس را به سجده كردن براى آدم امر كرد، ابليس عصيان
كرد و گمراه شد. بنا بر اين، اصل در حصول اغواى شيطان امر خدا به سجده بوده است و
به همين دليل شيطان اغواى خود را به خدا نسبت داده است.
با توجّه به
همين داستان استدلال به جواز خطاى انبيا كردهاند و آيه:
وَ عَصى
آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى[1]، را دليل آوردهاند. كسانى كه عصمت انبيا را
از هنگام ولادت واجب مىدانند پاسخ دادهاند كه چون دليل عقلى بر وجوب عصمت انبيا
اقامه شده است، ظاهر لفظ اين آيه و مثل آن بر ترك اولى حمل مىشود. ترك اولى از
انبيا هر چند سيئه و گناه به حساب مىآيد در باره غير انبيا حسنه به شمار مىآيد
كه گفتهاند: حسنات الابرار سيّئات المقرّبين.
كسانى كه
عصمت انبيا را از هنگام رسالت واجب مىدانند اين آيه و امثال آن را به زمان قبل از
بعث نسبت مىدهند. بحث كامل اين موضوع در كتب كلام آمده است.
بحث هشتم-
قفّال گفته است. اصل كلمه «تلقّى» در كلام حق تعالى:
فَتَلَقَّى
آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ و فرموده امام (ع) در اين خطبه: و لقّاه كلمة
رحمته، توجه و تعرض به گناهكارى است، كه شرمسارى دارد و با حالت پشيمانى روى
[1]
سوره طه (20): آيه (121): آدم نافرمانى پروردگارش را كرد و از پاداش او محروم شد.