responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 316

شوند، زيرا اجسام از نظر جسمى همسانند، پس اگر جسمى لزوماً بايد در مكانى باشد بناچار تمام اجسام بايد در محلى قرار گيرند، زيرا مكانها و خلأ از لحاظ قبول و عدم قبول همسانند و اين ويژگى اختصاص به بعضى اجسام ندارد و نمى‌توان گفت آسمان معلّق به جسم ديگرى تكيه دارد، زيرا اگر چنين باشد اين سؤال پيش مى‌آيد كه آن جسم بر چه چيزى متكى است؟ و بدين منوال تسلسل پيش مى‌آيد. با اين توضيح چاره‌اى نيست جز آنكه گفته شود استوارى آسمانها در فضاى معلّق به قدرت صانع حكيم و قادر مختار است. اگر بگوييد از كلام حق تعالى كه فرمود: بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها^، فهميده مى‌شود كه براى آسمانها ستونهايى هست ولى ديدنى نيست و اين با فرموده امام كه به طور مطلق ستون داشتن را از آسمانها سلب مى‌كند منافات دارد. پاسخ اين اشكال به چند صورت ممكن است:

الف- احتمال دارد كه فعل «ترونها» در كلام خداوند جمله مستأنفه باشد و در اين صورت تقدير سخن چنين است، شما مى‌بينيد كه آسمانها بدون ستون هستند ب- چنان كه حسن بصرى گفته است احتمال دارد كه در كلام خدا تقديم و تأخير باشد و در اين صورت تقدير جمله چنين خواهد بود: ترونها بغير عمد، يعنى آسمانها را بدون ستون مى‌بينى.

ج- معناى لطيف‌تر اين است كه امام فخر رازى بيان كرده و گفته است، عماد آن چيزى است كه بر آن تكيه داده مى‌شود، آسمانها پا برجا و تكيه‌كننده بر قدرت خداى تعالى هستند و اين همان استوانه‌اى است كه قابل رؤيت نمى‌باشد و با كلام امام (ع) كه فرمود: آسمانها مطلقاً بدون استوانه هستند منافاتى ندارد [زيرا استوانه‌هاى مادّى به چشم و ذهن مى‌آيند].

د- صحيح و درست آن چيزى است كه آن را بيان كرديم و آن اين كه در

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست