أقول و ذلك لأنهم أرادوا أن يطفئوا نور
اللّه بأفواههم فأبى اللّه إلّا أن يتمّ نوره و لو كره الكافرون، و سيعلم الذين
ظلموا أىّ منقلب ينقلبون
الترجمة
از جمله خطب
بليغه آن حضرتست كه صدر آن متضمن بيان محامد حضرت رسالتمآب 6، و ذيل آن اشاره است بأحوال بني اميه لعنهم اللّه و مآل كار ايشان چنانچه
فرموده:
تا آنكه
مبعوث فرموده خداوند متعال محمّد مصطفى را در حالتي كه شاهد بود بر امّتان، و
بشارت دهنده بود بمطيعان، و ترساننده بود عاصيان را، كه بهترين خلايق بود در حال
كودكى، و كريمترين مردمان بود در حال پيرى، پاكيزهترين پاك شدگان بود از حيثيت
طبيعت، و بخشندهترين اشخاصى بود كه از ايشان اميد باران احسان گرفته شود از حيثيت
بارش.
پس شيرين نشد
از براى شما دنيا در لذّتهاى خود، و متمكن نشديد از مكيدن پستانهاى آن مگر بعد از
اين كه يافتيد آنرا و رسيديد بآن در حالتى كه در جولان بود مهار آن، و مضطرب بود
تنگ پالان آن.
بتحقيق كه
گرديده بود حرام آن در نزد طايفه بمنزله درخت سدر پر بار خالى از خار، و حلال آن
دور بلكه غير موجود در نزد أهل روزگار، و يافتيد آنرا قسم بخدا در حالتى كه سايه
بود كشديده شده تا وقت شمرده شده، پس صفحه زمين از براى شما خاليست از معارض و
مانع، و دستهاى شما در آن گشاده شده است و دستهاى پيشوايان از شما باز داشته شده،
و شمشيرهاى شما برايشان مسلّط است و شمشيرهاى ايشان از شما باز گرفته شده.
آگاه باشيد
بدرستى كه هر خونى را خونخواهى است، و هر حقى را طالبى هست، و بدرستى كه طالب قصاص
در خونهاى ما همچه حكم كننده ايست در حق نفس خود و آن عبارتست از حق سبحانه كه
عاجز نمىكند او را كسى كه او سبحانه طلب