responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 21  صفحه : 264

و اگر بدستاويز خويشى و هم نژادى، مدعيان ديگر را محكوم كردي، جز تو كسى هست كه با پيغمبر خويشاوندتر و نزديكتر است.

در شگفتم كه خلافت ز نبي‌

بصحابت و قرابت باشد

بايد از نص نبي ثابت كرد

آنكه لائق بامامت باشد

در اينجا متن شرح ابن أبي الحديد ترجمه مى‌شود:

گفتگوى آن حضرت در اينجا به نثر و نظم نامبرده با أبي بكر و عمر است.

أمّا جمله نثر راجع بعمر است، زيرا در سقيفه بني ساعده چون أبي بكر بعمر گفت دستت را بده تا با تو بيعت كنم، عمر پاسخ داد: تو همان يار رسول خدائى كه در همه جا با او بودى چه در خوشى و چه در سختي، تو دستت را بده تا من با تو بيعت كنم.

علي 7 مى‌فرمايد: اگر دليل تو بر استحقاق خلافت اينست كه در همه مواطن هم صحبت رسول خدا بودي، بايد خلافت را بكسي واگذارى كه در همه جا با او بوده، و بعلاوه خويشاوند نزديك او هم هست.

و أمّا آن شعر نظر بأبي بكر دارد، زيرا أبي بكر در سقيفه در برابر انصار چنين حجّت آورد: ما عترت رسول و نگهداران او هستيم كه از او دفاع كرديم و چون با او بيعت شد در برابر مردم حجّت آورد كه اين بيعت از أهل حلّ و عقد بوده است.

علي 7 مى‌فرمايد: حجّتي كه در برابر انصار آوردي و خود را از هم‌بستگان و از قوم رسول خدا نمودار كردي، جز تو كسى هست كه به پيغمبر نزديكتر است از تو، و أمّا دليل تو در برابر مردم كه جماعت صحابه مرا انتخاب كردند و بخلافت من رضا دادند، جمع بسياري از صحابه در سقيفه حاضر نبودند و در عقد خلافت تو شركت نداشتند، پس چطور ثابت مى‌شود؟؟

نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 21  صفحه : 264
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست