هر انسانى در دوران زندگانى خود شيوه
فرمانبرى بدست آرد، و براى پس از مردنش ذكر خيرى بجا گذارد، دانش حكمفرما است ولى
مال فرمانگذار است.
اى كميل،
گنجداران اموال و ثروت نابود شدند و دانشمندان زندهاند دانشمندان تا روزگار بر
جاست پايدارند اشخاصشان ناپديدند ولى نمونههاى عالى آنان در دلها موجودند، بخود
باش راستى كه در اينجا «با دستش به سينه مباركش اشارت كرد» دانش انبوه و ژرفي است
كاش حاملانى براى آن بدست مىآوردم، آرى شاگرداني در دست دارم ولى:
يكي زودآموز
طوطى صنعتى است كه مورد اطمينان نيست، دين را أبزار دنيا مىسازد و بنعمت قدرت
دانش بر بندگان خدا مىستازد، و از آن شمشيرى بر عليه اولياء خدا مىسازد.
و ديگرى كه
منقاد و مطيع پيشوايان بر حق است ولى بجوانب دانش بينا نيست و قدرت تحليل و تجزيه
آن را ندارد آغاز يك شبهه او را مىلرزاند و بشك مىاندازد و از راه مىبرد، نه
اين بدرد من مىخورد و نه آن سومي آزمند و حريص بر لذّتهاى دنيا است، و مهارش بدست
شهوت و دلخواه بيجا است.
و چهارمى پول
پرست و شيفته اندوختن زر و سيم و دنبال پسانداز است، اين دو هم بهيچ وجه دين
نگهدار نيستند مانندترين چيزى بدانها همان چهارپايان چرندهاند، چنين است كه دانش
با مرگ دانشمند مدفون مىشود.
بار خدايا
آرى با اين حال زمين از كسى كه قيم حجت إلهى است تهى نماند كه مقتضيات زمان ظاهر و
مشهور باشد و يا اين كه از نظر سوء پذيرش مردم ترسناك و در پس پرده نهان گردد،
براى اين كه حجتها و بيّنات خدا از ميان نروند، اينان چندند؟ و در كجايند؟ بخدا
سوگند كه شمارى بس اندك و مقامي بس بزرگ دارند بوسيله آنان خداوند حجتها و
نشانههاى خود را نگه دارد تا آنها را بهمگنان خود بسپارند و بذر دانش حق را در
دلهاى همگنان خود بكارند- وصف آنان چنين است- 1- امواج دانش آنها را تا ژرف بينش و
درك حقايق آفرينش بكشاند.