responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 21  صفحه : 204

براى اين كه بيم دهد و تشويق سازد و بترساند و اخطار حذر كند، مردمى در فرداى پشيماني از كارهاى خود آنرا مذمّت كنند، و نيكوكاران در روز قيامت آن را بستايند زيرا دنيا به آنها يادآورى داد و آنها يادآور شدند، و با آنها حديث كرد و تصديقش كردند، و آنها را پند داد و پندپذير شدند.

نپوشيد علي ذمّ دنيا ز مردى‌

بفرمود با وى تو دانى چه كردى؟

تو خوردى فريب جهان فريبا

به بيهودگيهاش دلدادى آيا؟

تو او را بجرم و خطا دركشيدي؟

و يا جام جرمت ز دستش چشيدى؟

ز كى از تو دل برده دنياى زيبا؟

فريب تو كى داده است آن فريبا؟

فريبد بپوسيده گور نيايت؟

و يا مرقد خاكى ما مهايت؟

نديدى كه در بستر مرگ آنان؟

تلاشي نمودى براشان فراوان‌

بر آوردى از آستين دست قدرت‌

بجستى تو درمانشان را بهمّت‌

پزشكان طلب كردى از بهر آنها

نبردند سودي نه از تو نه زانها

نشد گريه‌هاى تو درمان دردى‌

نه زان شفقت و مهركارى تو كردى‌

اجابت نشد بهر آنها دعايت‌

نكردى دفاعي از آنان بقوّت‌

برايت مجسم نمود است دنيا

سرانجام كار خودت را چه آنها

تو دنيا نگر خانه راستى‌

بر آن كس كه جويد در آن راستى‌

بود خانه عافيت بهر آن‌

كه فهمد چه بازى كند اندر آن‌

بود خانه بى‌نيازى هر كس‌

كه جويد در آن توشه روز واپس‌

بود خانه پند گر تو پذيرى‌

زهر جنبشش مى‌شود پند گيرى‌

أحبّاء حق راست پاكيزه مسجد

براى ملائك مصلّا و معبد

بود مهبط وحى حق خدايش‌

تجارت گه بيغش اوليايش‌

در آن كسب رحمت نمايند و غفران‌

وز ان بهره گيرند مينوى رضوان‌

چه كس مى‌نمايد ز دنيا نكوهش‌

كه اعلام تفريق كرد است و كوچش‌

خبر داده از مرگ خود باتبارش‌

چه دشمن شمارى تو او را چه يارش‌

نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 21  صفحه : 204
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست