responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 19  صفحه : 375

الترجمة

اين نامه‌ايست كه أمير 7 بأهل بصره نوشت:

از گسيختن رشته پيمان و دشمنى خود آگاهيد، كه من از گناهكارتان درگذشتم و از گريزنده شما شمشير برداشتم، و به پوزش روى آورنده را پذيرفتم، پس اگر كارهاى تباه‌كننده، و بيخردى انديشه‌هاى بيجا، شما را به جنگ و خلاف با من براه انداخت، اين منم كه اسبان تازى را هوار كارزارى خود را نزديك گردانيده‌ام و دم دست آورده‌ام، و بر شتران سوارى خود پالان نهادم.

و اگر مرا بامدن ناچار كنيد با شما كارى و كارزارى كنم كه جنگ جمل در پيش آن چون ليسيدن ليسنده انگشت خود را پس از خوراك، بيش نباشد، با اين كه به پايه فرمانبردار، و به حقّ نيكخواه شما آشنايم، بدون اين كه از گناهكار درگذرم و بجاى آن بى‌گناه را بگيرم، و يا از پيمان‌شكن بگذرم و به آن كه پيمان را بسر برده مؤاخذه كنم.

و من كتاب له 7 الى معاوية- و هو المختار الثلاثون من باب المختار من كتبه و رسائله‌

فاتّق اللّه فيما لديك، و انظر في حقّه عليك، و ارجع إلى معرفة ما لا تعذر بجهالته فإنّ للطّاعة أعلاما واضحة، و سبلا نيّرة، و مهجّة نهجة [نهجة- معا]، و غاية مطلّبة يردها الأكياس و يخالفها الأنكاس، من نكّب عنها جار عن الحقّ، و خبط في التّيه، و غيّر اللّه نعمته، و أحلّ به نقمته، فنفسك نفسك فقد

نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 19  صفحه : 375
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست