responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 238
بحث و گفتگوي فقها اعم از شيعه و يا سني بوده است، و پيش از اين ملاحظه شد كه كلمه "باغي" به كسي كه بر امام عادل (در مقابل امام جائر) خروج و شورش كند تفسير مي‌شود. اما در مورد اينكه آيا شورش عليه امام معصوم مراد است يا مطلق امام عادل پس از تحقق امامت شرعي او، دو نظر وجود دارد كه به نظر مي‌رسد نظر دوم [ امام عادل ] موجه تر باشد. درباره حكم مبارزه با باغيان علاوه بر اجماع و ادعاي عدم خلافي كه در مسأله شده قرآن كريم و روايات نيز دلالت دارند، كه از آن جمله آيه و روايات ذيل را مي‌توان يادآور شد:

1 - (و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما فان بغت احداهما علي الاخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفئ الي امرالله [1] اگر دو طايفه از اهل ايمان با يكديگر به جنگ و نزاع برخيزند شما در ميان آنان صلح برقرار كنيد، و اگر يك دسته از آن دو با ديگري ستم كرد با طايفه ظالم و باغي قتال كنيد تا به امر خدا باز گردد.)

ظاهرا اينكه به هركس كه خروج بر امام نمود باغي گفته مي‌شود از همين آيه گرفته شده، و ضرورت مبارزه با آنان نيز از همين آيه استنباط شده است .البته ممكن است كساني استدلال به اين آيه را مورد خدشه قرار داده و بگويند: اين آيه مربوط به نزاع دو دسته و دو طايفه از مؤمنان با يكديگر درباره مسائل جزئي است، نه در ارتباط با خروج و شورش يك دسته و طايفه عليه امام . كه البته به وضوح سخن اينان بي اساس است ; زيرا اولا: تعبير دو طايفه كه در آيه آمده بي ترديد بر لشكر امام و لشكر گروه و شخص باغي نيز صدق مي‌كند(چون كه اينان دو طايفه از مؤمنين هستند). ثانيا: هنگامي كه دفع طايفه طاغي و شورشگر عليه طايفه ديگر واجب و لازم باشد، به طريق اولي دفع طايفه شورشگر عليه امام مؤمنين لازم و واجب مي‌باشد و اين اولويت قطعي است .

البته اين نكته نيز ناگفته نماند كه در آيه شريفه از طايفه باغي و شورشگر به شكل "مجازي" و به اعتبار حالت قبل از شورش تعبير به مؤمن شده است .[2]

[1] حجرات (49): 9.
[2] در اينجا اين نكته نيز قابل ذكر است كه اگر سلطان و امام مسلمين نيز از شرايط امامت عدول كرد و بر ضد مردم مسلمان اقدام به بغي و تجاوز نمود، بر مردم واجب است عليه وي قيام نموده و با او به مبارزه برخيزند. استاد بزرگوار اين مبحث را در آخر بخش پنجم كتاب به تفصيل مورد بحث قرار داده اند، اما ذكر اين دو جمله از علماي سنت در اينجا خالي از فايده نيست : ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه خويش ذيل خطبه "لاتقتلوا الخوارج بعدي ..." مي‌نويسد: و عند اصحابنا ان الخروج علي ائمة الجور واجب - در نزد اصحاب ما خروج عليه پيشوايان ستمگر واجب است . ابن حزم اندلسي در كتاب المحلي، جلد 11، ص 99 مي‌گويد: "فلم نجد في كتاب الله تعالي فرق في قتال الفئة الباغية علي الاخري بين سلطان و غيره، بل امر تعالي بقتال من بغي علي اخيه المسلم عموما حتي يفئ الي امرالله - ما در كتاب خداوند متعال در مورد مبارزه با دسته طغيانگري كه عليه دسته ديگر تجاوز نموده فرقي بين سلطان و غير سلطان نمي يابيم ; بلكه خداوند متعال دستور فرموده هركس عليه برادر مسلمان خويش تجاوز نمود بايد با وي مبارزه شود تا به اطاعت از دستور خداوند بازگردد...". از اين گونه جملات علي رغم روايت ابوهريره و فتواي احمد حنبل كه از آنها استفاده مي‌شد عليه امام جائر نمي شود جنگيد، استفاده مي‌شود كه اگر دولت و پادشاه نيز بر ضد مردم مسلمان دست به بغي و طغيان زد، تا سقوط و يا بازگشتن به امر خداوند مبارزه و جهاد با وي واجب و لازم است . (مقرر)
نام کتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 238
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست