responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 395
خدايي نيست جز تو، منزهي تو خدايا و استمداد مي‌نمايم به حمد تو، من گناهي را انجام دادم و به خود ظلم كردم، از من بگذر، تو بهترين غافرين (بخشايندگان گناه) هستي .

در قرآن هم مي‌فرمايد: (فتلقي آدم من ربه كلمات فتاب عليه)[1] تلقي كرد و گرفت حضرت آدم از خدا كلمه هايي را و در اثر اين كلمه ها خدا توبه اش را پذيرفت .

ولي در روايات زيادي دارد كه به آدم ياد داده شد كه متوسل به پنج نور مقدس بشود، و آن كلمات اين است كه به او گفتند بگو: "يا رب اسئلك بحق محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين الا تبت علي"[2]. چون اينها مقرب نزد خدا هستند و اسامي آنان را آدم بر ساق عرش ديد و متوجه شد كه آنان در صلب او مي‌باشند، به واسطه توسل به آنان خدا توبه او را قبول كرد. بالاخره ممكن است كه هم آن دعا باشد و هم توسل به بزرگان و مقربين درگاه خدا و اين دو منافاتي با هم ندارند. بالاخره اينها سبب شد كه خداوند توبه او را پذيرفت .

اين داستان خلقت حضرت آدم در نهج البلاغه بود كه به ياري خداوند آن را تمام كرديم، حالا به اينجا مي‌رسد:

هبوط آدم يا توبه او كدام مقدم بود؟

"و أهبطه الي دار البلية"

(و خداوند او را به خانه امتحان پايين آورد.)

ظاهر عبارت نهج البلاغه كه "حضرت آدم توبه كرد و خدا او را به دار بلا آورد" اين است كه اول حضرت آدم در بهشت توبه كرد و سپس به دار دنيا آورده شد. در قرآن هم آياتي داريم كه دلالت بر همين معنا مي‌كند: (و عصي آدم ربه

[1] سوره بقره، آيه 37
[2] بحارالانوار، ج 11، ص 177، حديث 24; و ج 12، ص 66
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 395
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست