responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 239

غرايز، اميال، افكار و انديشه ها در حقيقت يك امور معنوي هستند و به چشم نمي آيند; مثلا ترسو يا شجاع بودن كسي جزء اخلاق است كه در ذات اوست و يك جنبه معنوي است كه با موجودات مادي تواءم است .

انسان بدني دارد كه به چشم مي‌آيد، اين بدن را حضرت اميرالمؤمنين (ع) به "شبح" تعبير كرده است كه جمعش "اشباح" و به معناي چيزي است كه به چشم مي‌آيد و با همين چشم مادي ديده مي‌شود. خداي تعالي غرايز را با بدنها و جسمهايي كه اين غرايز در آنها هستند ملازم قرار داده است و در يكديگر تأثير و تأثر دارند. روح نسبت به بدن چنين نيست كه دو موجود جداي از يكديگر باشند، مثل راكب و مركوب نيستند كه دو موجود باشند بلكه يك موجودند و بين روح و ماده يك نوع وحدتي وجود دارد.

علم ازلي خداوند به نظام وجود

"عالما بها قبل ابتدائها"

(پيش از آن كه بيافريند به آنها دانا بود.)

موجودات مادي هر كدام در يك زماني موجود شده اند، اما چنين نيست كه وقتي آنها خلق شدند خداوند به آنها علم پيدا كند. بلكه خدا از ازل به آنها علم داشته است، زيرا خدا حادث نيست و محل حوادث هم نمي شود، يعني تجدد در ذات او راه ندارد.

ضمير در "بها" را مي‌شود به غرايز و اشباح برگردانيم و مي‌شود كه به خود اشياء برگردانيم، يعني خداوند به همه اشياء و موجودات قبل از آن كه آنها را خلق كند علم داشته است ; و علت اين كه در اينجا تعبير "ابتداء" را به كار برده اين است كه اين موجودات سابقه نداشته اند، بلكه خداوند خلقت اين موجودات را ابتدا كرده است، يعني اصلا نبوده اند و خدا آنها را از عدم به وجود آورده است .
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست