نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 212
ساختمان ميگذارد و سنگ، آجر، گچ، آب و همه اينها را خدا خلق كرده و بنا فقط
اينها را جابجا ميكند; كسي هم كه ماشين و يا كارخانه و يا هواپيما را ميسازد
همين طور است، چون به واسطه حركت دادن دست اجزاء و لوازم را
حركت ميدهد و اين مصنوعات را ميسازد، به علاوه كه مغز او را نيز خداوند
خلق كرده است .
تمام فاعليت ها و سازندگي ها كه در عالم ماده هست (چه فاعل بگويي، يا
سازنده و يا علت) فاعليت حركت است، فاعل حركت چيزي را از كتم عدم
به عرصه وجود نمي آورد، چنين نيست كه بنا يك چيز معدومي را موجود
كرده باشد، آجر و گچ و آهن و سنگ موجود بوده و بنا فقط اين وسائل را
حركت داده و جابجا كرده، پس به اين نوع فاعل فاعل طبيعي ميگويند.
فاعل الهي
اما فاعل الهي يعني فاعلي كه موجودي را از نيستي محض به وجود ميآورد كه
نمونه آن فقط در مجردات است و اين نفس شما و جان شما نمونه كوچكي از آن
ميباشد، به عنوان مثال همان طور كه شما اينجا نشسته ايد يكدفعه يك كوه طلا به
ذهن شما ميآيد، اين كوه طلاي ذهني را شما از عدم به عرصه وجود آورديد،
به اين صورت كه كوه طلا نبود و شما موجودش كرديد، منتها كوه طلاي ساخته ذهن
شما در بيداري خيلي ضعيف است ; ولي اگر خواب باشيد چون در خواب علاقه
جان شما نسبت به بدنتان كم شده، جنبه تجرد در نفس شما قويتر است، چنانكه
فرضا كوه طلا را در خواب ميبينيد و بر بالاي آن كوه طلا هم ميرويد، يا اين كه مثلا
باغ ميوه اي را در خواب ميبينيد و از ميوه هاي آن هم ميخوريد و لذت
ميبريد، چون نفس شما تجردش در عالم خواب قويتر است و تا اندازه اي از بدن
قطع علاقه كرده، لذا ساخته نفس شما در عالم خواب قويتر است .
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 212