نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 202
ملائكة الله هم همين طور باشند - اينها ديگر وجودشان احتياجي به شرايط مادي
ندارد، چرا كه آنها فيض خدا هستند و در عين حال كه فيض خدا هستند بسا هميشه
وجود داشته اند.
به مثالي كه ميزنم توجه كنيد: شما نوري را كه اينجا ميبينيد متعلق به چراغ
است و بايد قبول داشته باشيد كه اين نور پرتو چراغ و در واقع معلول آن ميباشد،
يا مثلا نور خورشيد پرتو خورشيد است يعني معلول خورشيد است، لذا هر كسي
ميبيند ميگويد: نور پرتو خورشيد است، حالا آيا در اين كه نور پرتو خورشيد باشد
بايد يك فاصله زماني هم باشد؟ البته گذشته از اين كه ميگويند: هشت دقيقه و
بيست ثانيه طول ميكشد تا نور خورشيد به ما برسد، با قطع نظر از اين جهت، آيا
بايد خورشيد يك مدتي باشد و نور نداشته باشد و بعد نور پيدا شود تا بگوييم نور
معلول خورشيد است ؟ اين طور نيست، بلكه خورشيد اگر از يك ميليون سال پيش
وجود پيدا كرده باشد نورش هم از يك ميليون سال پيش با آن بوده، اگر خورشيد از
ده ميليون سال پيش موجود شده نورش هم از ده ميليون سال پيش با آن بوده، و اگر
فرض كرديم كه خورشيد از ازل بوده نور آن نيز از ازل با آن بوده است، بنابراين
ميتوانيم چنين نتيجه بگيريم كه نور خورشيد پرتو و معلول خورشيد است، منتها
فرقي كه هست اين است كه نور دادن خورشيد با علم و اراده نيست و مجبور به
نور دادن است، اما خداي تبارك و تعالي اين چنين نيست، بلكه با علم و اراده
خودش موجودات را به وجود ميآورد و اين بدين معنا نيست كه خداي تعالي
مدتي مخلوق نداشته و چيزي را ايجاد نكرده باشد، به اصطلاح دست روي دست
گذاشته مخلوقي را خلق نكرده باشد، و بعدا با يك تصميم ناگهاني به فكر آفرينش
افتاده باشد.
لذا لازمه مخلوق بودن اين نيست كه يك زماني نباشد و بعد موجود بشود،
ممكن است يك چيزي معلول خدا و جلوه خدا و پرتو خدا بوده باشد، از ازل هم
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 202