ميترا نيك پور
منشور عشق
در كوير خشك غربت، چشمه را ميلاد بود
صولت سوداى سبز باغ را فرياد بود
نور افشاند آفتابش از بلنداى شعور
در گلستان رسالت همچو سرو آزاد بود
نام پاكش منتهاى زينت منشور عشق
طاعت شيرين جان را، همت فرهاد بود