نام کتاب : خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت نویسنده : كريمى جهرمى، على جلد : 1 صفحه : 89
و چيزى را درك نميكند و سلام سلامكننده را
نميشنود چه معنى دارد كه در برابر قبر او مؤدّبانه بايستيد و سلام كنيد آنگونه كه
بر زندگان سلام ميكنيد.
و ثانيا: فرضا آنچه را كه ذكر كردى غلوّ باشد حال هرگونه غلوّى موجب
كفر است؟ و آيا اگر كسى گفت كه پيامبر زنده است و يا اذن اللّه و اراده الهى سلام
سلامكننده را مىشنود اين غلوّ مضرّ به توحيد است؟ و او براى اين مطلب جوابى
نداشت.
سفر دوّم معظم له به مكّه معظّمه در سنه 1385 قمرى با هواپيما از
ايران به جدّه صورت گرفت. و چون اين سفر در دوران مرجعيت عامّه ايشان بوده از هر
نظر قابل توجّه بوده است.
مرحوم آية اللّه آقاى سيد ابراهيم حقشناس اعلى اللّه مقامه كه همان
سال مشرف شده بودند و خود نماينده حضرت آية اللّه العظمى گلپايگانى قدّس سرّه در
جهرم بودند نقل ميكردند كه شبى (ظاهرا) مشرف به حضور آقا شدم ايشان از اينكه وقتى
به حرم مطهّر پيامبر و مسجد النبى مشرّف مىشوند حجاج براى دست بوسى و ابراز
احساسات هجوم مىآوردند و با سلام و صلوات و دستبوسى مجال عبادت و زيارت و
برنامههاى ديگر را نميدهند اظهار نگرانى و ناراحتى كردند.
اين قضيه گذشت تا فردا فرا رسيد و من به مسجد النبى رفتم اتفاقا ديدم
آقا مشرّف شدهاند و حجاج ايرانى و مردم مسلمان و علاقمند چنان دور ايشان را گرفته
و اظهار ادب و احساسات ميكنند كه من هم با سوابق شب قبل و اظهار ناراحتى آقا، تحت
تأثير اين احساسات پاك مردم قرار گرفتم بطورى كه رفتم و داخل همين مردم شدم كه به
دست بوسى آقا مشرف شوم.
يكى از نويسندگان محترم معاصر كه سال بعد از آن سال به حج مشرف شده
در سفرنامه خود فصلى راجع به اين موضوع دارد. ايشان در تحت عنوان: اقدام
نام کتاب : خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت نویسنده : كريمى جهرمى، على جلد : 1 صفحه : 89