responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت نویسنده : كريمى جهرمى، على    جلد : 1  صفحه : 88

سفر اوّل ايشان زمينى و از راه كويت بوده كه عدّه‌اى از اخيار قم و بعضى از علما محترم در معيّت ايشان بوده‌اند و گويا در سال 1360 قمرى بوده است.

از اين سفر اطلاعى و مطلبى در دست اين جانب نيست جز دو مطلب كه از خود ايشان استماع كرديم:

1- فرمودند: ما در آن سفر در مسجد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نماز جماعت ميخوانديم و حتىّ براى نماز، اذان، گفته ميشد و شهادت بر ولايت-: اشهد ان عليا ولى اللّه- نيز گفته ميشد.

روزى مأمور دولتى كه اين جريان را ديده و شهات بر ولايت حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را از مؤذن شنيده بود ناراحت و خشمناك به سوى قاضى رفته و گزارش داده بود كه مؤذن جماعت شيعه در اذان اشهد ان عليا ولى اللّه گفته قاضى گفته بود: من نيز ميگويم: اشهد ان عليا ولى اللّه، مگر تو ميگوئى علىّ عدو اللّه؟ مأمور گفته بود مهم ميگويم علىّ ولى اللّه، و خلاصه قاضى گفته بود كه ما هم ميگوييم على ولى اللّه منتهى در اذان نميگوييم و با اين جواب، قضيه را تمام كرده بود.

2- در آن سفر اوّلى كه تشرف حاصل شد مناظره‌اى لطيف بين ما و قاضى القضاة در مدينه واقع شد جريان اين بود كه ما او را دعوت كرده بوديم كه از او براى اقامه عز و سوگوارى امام حسين عليه السّلام در ايّام عاشورا و ذكر مصيبت آنحضرت اذن بگيريم او هم دعوت ما را پذيرفت و در مسجد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله حضور يافت و در آنجا بحث و مناظره ميان ما و او درگرفت تا سخن بدينجا رسيد كه گفت: شما غالى (يعنى اهل غلوّ) هستيد چه آنكه از پيغمبر و امام، طلب شاعت ميكنيد و ميگوئيد كه آنان زنده هستند (و امور ديگر).

من در جواب او گفتم: اوّلا كه شما هم اينچنينيد آيا شما سلام بر پيغمبر نميكنيد؟ آيا شما نميگوئيد السلام عليك يا نبى اللّه؟ حال اگر رسولخدا مرده‌

نام کتاب : خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت نویسنده : كريمى جهرمى، على    جلد : 1  صفحه : 88
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست