نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 84
يشخص بعضهم و اتانى بعض و ذكر انّه قد أنفق بعض الدّنانير و
بقيت بقيّة و انّه يردّ علىّ ما بقى و انّي قدرمت مطالبة من لم يأتنى بما دفعت
اليه فكتب صلوات اللَّه عليه لا تعرّض لمن لم ياتك و لا تاخذ ممّن اتاك شيئا ممّا
ياتيك به و الاجر فقد وقع على اللَّه عزّ و جلّ)
و به اسانيد صحيحه
منقولست از ابو على ممدوح كه گفت عريضه نوشتم به خدمت امام حسن عسكرى صلوات اللَّه
عليه كه من صد و پنجاه دينار طلا به شش نفر دادم كه حج كنند و من مثاب باشم چون
برگشتند ظاهر شد كه بعضى نرفته بودند و بعضى كه رفته بودند بعضى از اشرفيها را خرج
كرده بودند و بعضى كه زياده آمده است آوردند كه بمن دهند و من در خاطر دارم كه از
آنها كه نرفتهاند آن چه دادهام بازگيرم امر شما چيست؟ حضرت فرمودند در جواب
عريضه كه از آنهايى كه نرفتهاند متعرض ايشان مشو و مطلب، و از اينها كه آوردهاند
مگير و مزد تو بر حق سبحانه و تعالى است امّا آنها كه آوردهاند نمىبايد گرفت چون
حجّ كردهاند و زيادتى از ايشان است و أمّا آنهايى كه نياوردهاند شايد عذرى داشته
باشند و ظاهر آنست كه زر را داده است كه ايشان. از جهة خود حج كنند ممكن است كه در
اين سال يا سال ديگر بكنند و ممكن است كه دزد از ايشان برده باشد و بر تقديرى كه
جايز باشد گرفتن: مستحب است كه نگيرند
[اگر نايب معذور شود]
(و روى البزنطىّ عن
ابى الحسن صلوات اللَّه عليه قال سألته عن رجل اخذ حجّة من رجل فقطع عليه الطّريق
فاعطاه رجل آخر حجّة اخرى أ يجوز له ذلك فقال جايز له ذلك محسوب للاوّل و الاخر و
ما كان يسعه غير الّذى فعل اذا وجد من يعطيه الحجّة)
و به چهار سند صحيح و ده
حسن كالصحيح منقولست از احمد بن
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 84