نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 70
مخالفت الهى اگر نروند، و به سبب هلاك دنيوى اگر بروند چنانكه
عامه به سبب اين فتوى هر سال چندين هزار از ايشان هلاك مىشوند كه به عصا و كشكول
مىروند و در منزلى كه بيرون مىروند از ايشان چندين هزار هستند و نادرى از ايشان
بحج مىرسند و آن نادر در برگشتن هلاك مىشوند پس فرمودند كه اگر هر كه او را زاد
و راحله باشد كه آن مقدار قوت خود و عيال واجب النفقه او باشد و نفقه ايشان را صرف
راحله خود كند هر آينه عيالش مىبايد بميرند يا گدائى كنند يا سواد الوجه فى
الدارين را به همرسانند كه بدتر از مردنست، پس عرض نمودند كه استطاعت بر سبيل
كدامست حضرت فرمودند كه: آن قدر وسعت داشته باشد مالش كه بعضى از آن را صرف زاد و
راحله نمايد و بعضى بماند از جهة قوت عيالش يا آن را قوت عيال نمايد پس حضرت
فرمودند كه نمىبينى كه حق سبحانه و تعالى زكاة را واجب گردانيده است و قرار نداده
است مگر بر كسى كه مالك باشد دويست درهم را.
بدان كه آن چه اين حديث
بر آن دلالت مىكند آنست كه از جهت وجوب حج شرط است با زاد و راحله كه قوت عيال
داشته باشد
(لذا ظ)
تمثيل زكات دلالت بر
زياده از قوت عيال ندارد و تمثيل اشعارى دارد به آن كه اگر چيزى از مال صرف شود
چيزى بماند و ليكن دلالت ندارد بلكه ممكن است كه تمثيل از حضرت توسعه باشد پس
استدلال نتوان كرد بر مذهب جمعى از قدما كه شرط كردهاند كه مىبايد كه بعد از
برگشتن مايه يا كسبى داشته باشد كه به آن تعيش توانند نمود، و دليل ايشان بحسب
ظاهر همين حديث است و در سندش نيز كلامى هست با معارضه آيه كريمه و اخبار متواتره
و شكى نيست كه نسبت به كسى كه دور باشد زاد بمقدار متعارف مىبايد و راحله
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 70