و روى زرعة عن ابى
بصير قال قال ابو عبد اللَّه صلوات اللَّه عليه اذا غربت الشّمس يوم عرفة فقل
اللّهُمَّ لا تجعله اخر العهد من هذا الموقف و ارزقنيه ابدا ما ابقيتنى و اقلبني
اليوم مفلحا منجحا مستجابا لي مرحوما مغفورا لي بأفضل ما ينقلب به اليوم احد من
وفدك و حجّاج بيتك الحرام و اجعلنى اليوم من اكرم وفدك عليك، و اعطنى افضل ما
اعطيت احدا منهم من الخير و البركة و الرّحمة و الرّضوان و المغفرة و بارك لي فيما
ارجع اليه من اهل او مال او قليل او كثير و بارك لهم فىّ)
اما بار كردن از عرفات و
آمدن به مشعر پس چون آفتاب فرو رود در روز نهم پس روانه شو با سكينه دل و وقار تن
و روانه شو با استغفار زيرا كه حق سبحانه و تعالى فرموده است كه پس روانه شويد از
جائى كه روانه مىشوند غير اهل حرم كه آن عرفاتست چنانكه گذشت كه قريش از مشعر
الحرام به عرفات نمىرفتند كه ما: اهل اللهيم و حرم از ماست، و جمعى كه از خارج
مىآيند ايشان مىبايد كه از خارج حرم افاضه نمايند، و چون چنين مقرر بود متوقع
بودند كه حضرت سيد الأنبياء 6 نيز متابعت قريش فرمايند و همگى
نظر به قبه حضرت داشتند كه ببينند كه حضرت در مشعر خواهند ماند يا خواهند رفت، و
حضرت نيز منتظر وحى بودند كه جبرئيل آمد و اين آيه را آورد كه قريش نيز با ساير
مردمان از عرفات كوچ كنند و قبه آن حضرت به عرفات رفت و قريش مغموم شدند تا آن كه
در مسجد عرفات خطبه خواندند و آيه را بر ايشان خواندند و مردمان مطمئن شدند، و
ظاهرا اين آيه مقدم نازل شده است و اگر چه آيه صريحا دلالت بر وجوب وقوف عرفه
نمىكند و ليكن فعل حضرت حجة است، و از آيه سابقه و اين
نام کتاب : لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 8 صفحه : 432